انگلیسی به انگلیسی

nail gun

<hr> مانیکور، رنگ و جلای ناخن، لاک (ناخن)

مانیکور، رنگ و جلای ناخن، لاک (ناخن)

nail polish

nail puller

nail scissors

nail trimming

nail varnish

nailbomb

<hr> ناخن پاک کن (فرچه ی کوچک برای پاک کردن ناخن ها)، برس ناخن

ناخن پاک کن (فرچه ی کوچک برای پاک کردن ناخن ها)، برس ناخن

nailbrush

nailed

nailer

<hr> سر میخ (که مسطح و گرد است)

سر میخ (که مسطح و گرد است)

nailhead

naim

<hr> (هندی) پارچه ی پنبه ای نازک، پارچه نخی و سبک وزن ساده لباسی و پرده ای

(هندی) پارچه ی پنبه ای نازک، پارچه نخی و سبک وزن ساده لباسی و پرده ای

nainsook

<hr> شهر نایروبی (پایتخت کشور کنیا)

شهر نایروبی (پایتخت کشور کنیا)

nairobi

naissant

<hr> معنی : ساده، ساده لوح، ساده دل، ساده طبع، بی ریا، خام، بی تجربه، ساده و بی تکلف <hr> معانی دیگر : naif ساده و بی تکلف

معنی : ساده، ساده لوح، ساده دل، ساده طبع، بی ریا، خام، بی تجربه، ساده و بی تکلف معانی دیگر : naif ساده و بی تکلف

naive

naive approach

naively

naiveness

<hr> معنی : سادگی، ساده لوحی، بی ریایی، ساده دلی <hr> معانی دیگر : naivete سادگی، خام دستی

معنی : سادگی، ساده لوحی، بی ریایی، ساده دلی معانی دیگر : naivete سادگی، خام دستی

naivety

najib

najib machpuz

najiv

<hr> negative acknowledgement کامپیوتر : کد کنترل انتقال بین المللى که توسط یک ترمینال گیرنده برگردانده شده است negative aknowledge character کاراکتر تصدیق منفى

negative acknowledgement کامپیوتر : کد کنترل انتقال بین المللى که توسط یک ترمینال گیرنده برگردانده شده است negative aknowledge character کاراکتر تصدیق منفى

<hr> معنی : برهنه، عریان، لخت، پاک <hr> معانی دیگر : عور، لاج، لچ، پتی، عاری، بلا دفاع، بلا -، بی -، (شمشیر) آخته، (سلاح) از نیام کشیده، از غلاف کشیده، آشکار، (زمین) بی گیاه، برهوت، (دیوار و غیره) خالی (از تزیینات)، لوت، بی شائبه، صاف و پوست کنده، رک و راست، (چشم) غیر مسلح، بدون کمک میکروسکوپ یا تلسکوپ، (حقوق) فاقد ارزش قانونی، نامعتبر، بی اعتبار، (گیاه شناسی - بدون برگ یا جام گل یا تخمدان و غیره) برهنه، عادی

معنی : برهنه، عریان، لخت، پاک معانی دیگر : عور، لاج، لچ، پتی، عاری، بلا دفاع، بلا -، بی -، (شمشیر) آخته، (سلاح) از نیام کشیده، از غلاف کشیده، آشکار، (زمین) بی گیاه، برهوت، (دیوار و غیره) خالی (از تزیینات)، لوت، بی شائبه، صاف و پوست کنده، رک و راست، (چشم) غیر مسلح، بدون کمک میکروسکوپ یا تلسکوپ، (حقوق

naked

naked eye

naked lunch

naked truth

nakedly

<hr> معنی : عریانی <hr> معانی دیگر : برهنگی، لختی، بی پوششی، بی پردگی، آشکاری، سادگی، عورت

معنی : عریانی معانی دیگر : برهنگی، لختی، بی پوششی، بی پردگی، آشکاری، سادگی، عورت

nakedness

nakoura

<hr> (دارو سازی) نالورفین (گرد سپید و بلورین به فرمول c19h21no3 که در شناخت و درمان اعتیاد به کار می رود)

(دارو سازی) نالورفین (گرد سپید و بلورین به فرمول c19h21no3 که در شناخت و درمان اعتیاد به کار می رود)

nalorphine

<hr> (دارو سازی) نالوکسن (c19h21no4که در درمان مسمومیت از مواد مخدر به کار می رود)

(دارو سازی) نالوکسن (c19h21no4که در درمان مسمومیت از مواد مخدر به کار می رود)

naloxone

<hr> بی بو و بی خاصیت، بی مزه، عاری از لطف و زیبایی، قشنگ، بی مغز، سخن بی مغز و بی بیمزه، نوشته های قشنگ و بیمزه

بی بو و بی خاصیت، بی مزه، عاری از لطف و زیبایی، قشنگ، بی مغز، سخن بی مغز و بی بیمزه، نوشته های قشنگ و بیمزه

namby pamby

namco limited

<hr> معنی : اسم، نام، خوشنامی، اب رو، تسمیه، نام و شهرت، نام خودمانی، نام دادن، بنام صدا کردن، نامیدن، خواندن <hr> معانی دیگر : آوازه، ناموری، شهرت، اسم و رسم، خانواده، ایل و تبار، خاندان، آدم برجسته، نامدار، خوش نام، معروف، حاوی نام، با نام، نام بردن، اسم گذاشتن، علامت، مشهور

معنی : اسم، نام، خوشنامی، اب رو، تسمیه، نام و شهرت، نام خودمانی، نام دادن، بنام صدا کردن، نامیدن، خواندن معانی دیگر : آوازه، ناموری، شهرت، اسم و رسم، خانواده، ایل و تبار، خاندان، آدم برجسته، نامدار، خوش نام، معروف، حاوی نام، با نام، نام بردن، اسم گذاشتن، علامت، مشهور

name

name after

<hr> (بازرگانی) مارک معروف، نشان بازرگانی خوشنام، نشان بازرگانی خوشنام کالای مرغوب

(بازرگانی) مارک معروف، نشان بازرگانی خوشنام، نشان بازرگانی خوشنام کالای مرغوب

name brand

name calling

<hr> روز عید شخص مقدس (که نام او را روی کسی گذاشته اند)

روز عید شخص مقدس (که نام او را روی کسی گذاشته اند)

name day

<hr> (کسی که مرتبا اسم اشخاص معروف را به طرز خودمانی به میان می کشد تا دانش یا روابط خود را به رخ دیگران بکشد) چاخان، اهل پز و تظاهر

(کسی که مرتبا اسم اشخاص معروف را به طرز خودمانی به میان می کشد تا دانش یا روابط خود را به رخ دیگران بکشد) چاخان، اهل پز و تظاهر

واژه های حرف "n" - انگلیسی به انگلیسی