صفحه اصلی
فرهنگ فارسی
واژه های حرف "ت" - فرهنگ فارسی
تشجیع
تشجیع کردن
تشح
تشحیذ
تشخص
تشخیص
تشخیص آزمایشگاهی
تشخیص افتراقی
تشخیص بالینی
تشخیص تغذیه ای
تشخیص جسمانی
تشخیص دادن
تشخیص زیست شناختی
تشخیص شاهد عینی
تشخیص عیب
تشخیص مولکولی
تشخیص پیشاتولدی
تشخیص ژن شناختی پیش لانه گزینی
تشخیص یاخته شناختی
تشدد
تشدد کردن
تشدید
تشدید 1
تشدید 2
تشدید آکوستیکی
تشدید اسپینی
تشدید باریونی
تشدید زمینی
تشدید فِرّی مغناطیسی
تشدید مغناطیسی
تشدید مغناطیسی هسته
تشدید موازی
تشدید پادفِرّومغناطیسی
تشدید کاواکی
تشدید کردن
تشدیدگر آکوستیکی
تشدیدگر باریکه
تشر
تشر اباد
تشر زدن
تشرب
تشرج
تشرف
تشرف یافتن
تشرم
تشری
تشریج
تشریح
بیشتر