رازک

رازگاه

رازگردان

رازی

رازی اصفهانی

رازی تبریزی

رازی شوشتری

رازیام

رازیان

رازیانج

رازیانه

رازیانه کاری

رازیس

رازین

رازینه

<hr> مترادف راس : سر، کله، انتها، قله، نوک، بالا، فوق تا، عدد، واحد، بزرگ، رئیس، مهتر <hr> متضاد راس : مرئوس <hr> برابر پارسی : ( رأس ) تارک، سر، نوک، سرور، مهتر، سرپرست | تارک، سار، سر، سرور، مهتر

مترادف راس : سر، کله، انتها، قله، نوک، بالا، فوق تا، عدد، واحد، بزرگ، رئیس، مهتر متضاد راس : مرئوس برابر پارسی : ( رأس ) تارک، سر، نوک، سرور، مهتر، سرپرست | تارک، سار، سر، سرور، مهتر

راس

راس الجدی

راس السرطان

راس العقرب

راس المال

راس ریواس

راس سهریه

راس عین

راس کوه

راسان

<hr> مترادف راسب : تفاله، ته مانده، ته نشین، درد، گل ولای

مترادف راسب : تفاله، ته مانده، ته نشین، درد، گل ولای

راسب

راسبی

<hr> مترادف راست : حق، درست، صائب، صحیح، صدق، صواب، سهی، شق، مستقیم، مستوی، یمین، امین، صدیق ، ناراست، کج، ناصاف، یسار، نادرست <hr> متضاد راست : غلط، نادرست، ناراست

مترادف راست : حق، درست، صائب، صحیح، صدق، صواب، سهی، شق، مستقیم، مستوی، یمین، امین، صدیق ، ناراست، کج، ناصاف، یسار، نادرست متضاد راست : غلط، نادرست، ناراست

راست

راست اب

راست اب پی

راست اب پی کوچک

<hr> برابر پارسی : راست باور

برابر پارسی : راست باور

راست اعتقاد

راست امدن

راست انداختن

راست انداز

راست اندازی

راست اوردن

راست ایستادن

راست ایستاده

راست ایین

راست باتوم

راست باختن

راست باز

راست بازار

راست بازی

راست بال

راست بالا

راست بالان

فرهنگ فارسی

واژه های حرف "ر" - فرهنگ فارسی