عالم عقلی

عالم علوی

عالم عنصری

<hr> برابر پارسی : جهان نادیده

برابر پارسی : جهان نادیده

عالم غیب

عالم قدس

عالم لاهوت

عالم مثال

عالم مجردات

عالم معقول

عالم معنی

عالم مفارقات

عالم مقدار

عالم ملک

<hr> برابر پارسی : سپهرگردون، جهان دیگر

برابر پارسی : سپهرگردون، جهان دیگر

عالم ملکوت

عالم ناسوت

عالم نفسی

عالم نورد

عالم نوسانی

عالم هیولی

عالم پایین

عالم پناه

عالم کبیر

عالم کون و فساد

عالم گرد

عالم گشایی

عالم گیرثانی

عالما

<hr> مترادف عالمانه : بخردانه، خردمندانه، دانشمندانه، فاضلانه، محققانه <hr> متضاد عالمانه : جاهلانه

مترادف عالمانه : بخردانه، خردمندانه، دانشمندانه، فاضلانه، محققانه متضاد عالمانه : جاهلانه

عالمانه

<hr> مترادف عالمتاب : جهانتاب، عالم افروز

مترادف عالمتاب : جهانتاب، عالم افروز

عالمتاب

عالمه

عالمون

<hr> مترادف عالمگیر : جهانی، عالمی، جهانگیر، فراگیر، اپیدمی، جهانگشا، فاتح، کشورگشا، کشورگیر <hr> برابر پارسی : جهانگیر

مترادف عالمگیر : جهانی، عالمی، جهانگیر، فراگیر، اپیدمی، جهانگشا، فاتح، کشورگشا، کشورگیر برابر پارسی : جهانگیر

عالمگیر

عالمی

عالمیان

عالمین

عاله

عالِم اطلاعات

عالک

<hr> مترادف عالی : بلند، رفیع، مرتفع، ممتاز، نفیس، بزرگ، شریف، متعالی، والا <hr> متضاد عالی : دانی <hr> برابر پارسی : برتر، والا، ارجمند، بالنده، برجسته، بلند پایه

مترادف عالی : بلند، رفیع، مرتفع، ممتاز، نفیس، بزرگ، شریف، متعالی، والا متضاد عالی : دانی برابر پارسی : برتر، والا، ارجمند، بالنده، برجسته، بلند پایه

واژه های حرف "ع" - فرهنگ فارسی