دیکشنری تخصصی

aerated grit chamber

aerated lagoon

aerated layer

aerated mud

aerated rayon

aerated sewage lagoon

aerated turbulent jet

aerated water

aerating agent

<hr> عمل هوادادن، هوادادگی

aeration

aeration drainage

aeration fold aerial arch

aeration irrigation

aeration method

aeration porosity

aeration soil

aeration tank

aeration zone

<hr> معنی : دستگاه بخور، هوا دهنده <hr> معانی دیگر : دستگاه دادن گاز یا رد کردن هوا از مایعات (به ویژه نوشیدنی ها)، دستگاه دود پراکنی (برای گندزدایی)، هوا ده، هوافشان، دودفشان

معنی : دستگاه بخور، هوا دهنده معانی دیگر : دستگاه دادن گاز یا رد کردن هوا از مایعات (به ویژه نوشیدنی ها)، دستگاه دود پراکنی (برای گندزدایی)، هوا ده، هوافشان، دودفشان

aerator

<hr> معنی : انتن هوایی رادیو، هوایی <hr> معانی دیگر : بلند، رفیع، از طریق هوا یا هواپیما، مشتمل بر هوا، هوا مانند، سبک، تخیلی، غیر مادی، غیرواقعی، تصوری، (گیاه شناسی) هوازی، (ورزش های اکروباتیک) معلق زنی (بدون استفاده از دست ها)، آنتن

معنی : انتن هوایی رادیو، هوایی معانی دیگر : بلند، رفیع، از طریق هوا یا هواپیما، مشتمل بر هوا، هوا مانند، سبک، تخیلی، غیر مادی، غیرواقعی، تصوری، (گیاه شناسی) هوازی، (ورزش های اکروباتیک) معلق زنی (بدون استفاده از دست ها)، آنتن

aerial

aerial arch

aerial cable

aerial camera

aerial film

aerial image

aerial image photography

aerial magnetometer

aerial magnetometry

aerial map

aerial mapping

aerial mast antenna tower

aerial mosaic

aerial perspective

aerial photo

aerial photogrametry

aerial photogrammetry

aerial photograph

aerial photograph oblique

aerial photograph vertical

aerial photographs composite

aerial photographs overlaping

aerial photography

aerial plankton

aerial ropeway

aerial shot

aerial survey

aerial surveying

aerial triangulation adjustment

واژه های حرف "a" - دیکشنری تخصصی