دیکشنری تخصصی

ancillary statistics

ancillary wax

anconeus

ancylite

<hr> معنی : و <hr> معانی دیگر : با، به علاوه ی، (برای نشان دادن نتیجه یا مقایسه)، (عامیانه) که، تا، (قدیمی) سپس (در اول جمله)، و حرف ربط

معنی : و معانی دیگر : با، به علاوه ی، (برای نشان دادن نتیجه یا مقایسه)، (عامیانه) که، تا، (قدیمی) سپس (در اول جمله)، و حرف ربط

and function

and gate

and not

and or gate

<hr> و غیره، و مانند آن، قس علی هذا، تااخر

و غیره، و مانند آن، قس علی هذا، تااخر

and so forth

<hr> و غیره، وقس علیهذا، و دیگران، ومانندان، همینطور

و غیره، وقس علیهذا، و دیگران، ومانندان، همینطور

and so on

and the like

andalousite

<hr> آندالوسیت (سیلیکات آلومینیم al2sio5)

آندالوسیت (سیلیکات آلومینیم al2sio5)

andalusite

andepts

anderson bridge

andersonite

andesine or ab60 or ab60 or an40

<hr> آندسیت (سنگ ریزدانه و سخت)

آندسیت (سنگ ریزدانه و سخت)

andesite

andesyte

andic

andinismo

andisols

ando soil

andon board

andorite

andreasen pipette

andremeyerite

<hr> (در داستان های شبه علمی) آدم ماشینی، انسان واره، مانندادم، ادم سان

(در داستان های شبه علمی) آدم ماشینی، انسان واره، مانندادم، ادم سان

android

androsite

anduoite

andyrobertsite

aneasthetist

anechoic chamber

anechoic room

anechoic studio

<hr> ناارتجاعى معمارى : ناکشسان

ناارتجاعى معمارى : ناکشسان

anelastic

anelasticity

<hr> معنی : کم خونی، فقرالدم <hr> معانی دیگر : بی حالی، ناپویایی، (پزشکی - کمبود گویچه های قرمز خون یا میزان هموگلوبین در رگ ها) کم خونی، آنمی، طب کم خونی

معنی : کم خونی، فقرالدم معانی دیگر : بی حالی، ناپویایی، (پزشکی - کمبود گویچه های قرمز خون یا میزان هموگلوبین در رگ ها) کم خونی، آنمی، طب کم خونی

anemia

<hr> زیست شناسى : بادنگاشت

anemogram

<hr> (هواشناسی) دستگاه ثبت سرعت و جهت باد، بادنگار

(هواشناسی) دستگاه ثبت سرعت و جهت باد، بادنگار

anemograph

<hr> معنی : بادسنج <hr> معانی دیگر : (هواشناسی) دستگاه اندازه گیری فشار و جهت (و گاهی سرعت) باد

معنی : بادسنج معانی دیگر : (هواشناسی) دستگاه اندازه گیری فشار و جهت (و گاهی سرعت) باد

anemometer

anergia

<hr> (در مورد ابزار) بی نیاز به آب، بی آب، خشک

(در مورد ابزار) بی نیاز به آب، بی آب، خشک

aneroid

aneroid barograph

<hr> (هواشناسی - فیزیک) دستگاه سنجش فشار هوا، بارومتر خشک

(هواشناسی - فیزیک) دستگاه سنجش فشار هوا، بارومتر خشک

aneroid barometer

<hr> معنی : حسگیر، داروی بی هوشی، بیهوشانه، بی هوش کننده، کم کنندهء حس <hr> معانی دیگر : (پزشکی)، وابسته به هوشبری (بیهوشی)، وابسته به بی حسی، هوشبر، بی حس کننده، داروی هوشبری

معنی : حسگیر، داروی بی هوشی، بیهوشانه، بی هوش کننده، کم کنندهء حس معانی دیگر : (پزشکی)، وابسته به هوشبری (بیهوشی)، وابسته به بی حسی، هوشبر، بی حس کننده، داروی هوشبری

anesthetic

<hr> (پستانداران) دوران بی میلی جنسی بین دو دوره ی فحلیت،نافحلیت،جفت پرهیزی

(پستانداران) دوران بی میلی جنسی بین دو دوره ی فحلیت،نافحلیت،جفت پرهیزی

واژه های حرف "a" - دیکشنری تخصصی