دیکشنری تخصصی

chestnut earth

chestnut soil

chestnut soils

chevassine

chevee

<hr> گوسفند کوهی (که در انگلیس و اسکاتلند پرورش داده می شود و پشم کوتاه و پرپشتی دارد)، (معمولا c کوچک) فاستونی راه راه که از پشم این حیوان درست شده

گوسفند کوهی (که در انگلیس و اسکاتلند پرورش داده می شود و پشم کوتاه و پرپشتی دارد)، (معمولا c کوچک) فاستونی راه راه که از پشم این حیوان درست شده

cheviot

cheviot wool

chevisol

chevkinite or tscheffkinite or tscheffkinite

chevron cast or chevron casts or chevron casts

chevron fold

chevron groove

chevron halite or halite or halite

chevron mark or chevron marks or chevron marks

chewing

chezy coefficient

chezy equation

chezy formula

chi bar square distribution

chi distribution

<hr> (آمار) مجذور کای،مجذور خی (قسمتی که از تقسیم ربع تفاوت بین یک کمیت واقعی و فرضی به دست می آید)،کای اسکوئر <hr> chi square(x^2) روانشناسى : مربع خى

(آمار) مجذور کای،مجذور خی (قسمتی که از تقسیم ربع تفاوت بین یک کمیت واقعی و فرضی به دست می آید)،کای اسکوئر chi square(x^2) روانشناسى : مربع خى

chi square

chi square distribution

chi square statistic

chi square test

chi square test of goodness of fit

chi squared approximation

chi squire

chi squire distribution

chi squire statistic

chi squire test

chi squire test of goodness of fit

chi statistic

chi test

chianina

<hr> معنی : نقاشی سیاه قلم <hr> معانی دیگر : (نقاشی - پرداخت رنگ های تیره و روشن برای نشان دادن نور و اثرات آن و یا برای ایجاد عمق و بعد سوم) نور پردازی، سبک ترسیم و نقاشی که هدفش نشان دادن سایه روشن ها است، نوعی نقاشی که فقط با سیاه روشن وبدون رنگ امیزی انجام میشود

معنی : نقاشی سیاه قلم معانی دیگر : (نقاشی - پرداخت رنگ های تیره و روشن برای نشان دادن نور و اثرات آن و یا برای ایجاد عمق و بعد سوم) نور پردازی، سبک ترسیم و نقاشی که هدفش نشان دادن سایه روشن ها است، نوعی نقاشی که فقط با سیاه روشن وبدون رنگ امیزی انجام میشود

chiaroscuro

chiart

chiastoclone

chiastolite

chiavennite

chicag

chicago caisson

<hr> معنی : سفسطه کردن <hr> معانی دیگر : گول زدن، ضد و نقیض گفتن، مغلطه کردن، دغلبازی کردن، زبان بازی کردن

معنی : سفسطه کردن معانی دیگر : گول زدن، ضد و نقیض گفتن، مغلطه کردن، دغلبازی کردن، زبان بازی کردن

chicane

chichen pox

chichirugs

<hr> معنی : ابله مرغان <hr> معانی دیگر : طب ابله مرغان ابله مرغان، (پزشکی) آبله مرغان

معنی : ابله مرغان معانی دیگر : طب ابله مرغان ابله مرغان، (پزشکی) آبله مرغان

chicken pox

chiclet keyboard

chidakasha

chideruan

واژه های حرف "c" - دیکشنری تخصصی