دیکشنری تخصصی

chlorellestadite

<hr> (شیمی) کلرید (آبگونه ای که در آن کلر با یک عنصر یا بنیان دیگر ترکیب شده است)، ترکیب کلوریدباجسم بسیطدیگر

(شیمی) کلرید (آبگونه ای که در آن کلر با یک عنصر یا بنیان دیگر ترکیب شده است)، ترکیب کلوریدباجسم بسیطدیگر

chloride

<hr> (شیمی) کلرید آهک (chlorinated lime) (caocl2 هم می گویند)، powder bleaching : گرد سفید کنی، گردمخصوص سفیدکردن پارچه

(شیمی) کلرید آهک (chlorinated lime) (caocl2 هم می گویند)، powder bleaching : گرد سفید کنی، گردمخصوص سفیدکردن پارچه

chloride of lime

chloride percentage

chlorides

chlorimeter

chlorin treatment

chlorinated hydrocarbon

chlorinated lime

chlorinated rubber based paint

chlorinated water

chlorinating agent

<hr> کلردار شدن شیمى : کلردار کردن

کلردار شدن شیمى : کلردار کردن

chlorination

chlorination of wool

chlorination process

chlorinator

<hr> <b>معنی</b> : کلرین <hr> <b>معانی دیگر</b> : (شیمی) کلر (عنصر شیمیایی سبز مایل به زرد که زهرین و گازدار و بدبو است - نشان آن: cl وزن اتمی: 35/453، شماره ی اتمی: 17، نقطه ی ذوب: -100/98c، نقطه ی جوش: -34/05c)

معنی : کلرین معانی دیگر : (شیمی) کلر (عنصر شیمیایی سبز مایل به زرد که زهرین و گازدار و بدبو است - نشان آن: cl وزن اتمی: 35/453، شماره ی اتمی: 17، نقطه ی ذوب: -100/98c، نقطه ی جوش: -34/05c)

chlorine

chlorine bleachine

chlorine contact tank

chlorine demand

chlorine log

chlorine quivalent

chlorine retention

chlorine water

<hr> غلظت اب دریا علوم نظامى : میزان کلرینه بودن اب علوم دریایى : میزان کلرینه بودن اب

غلظت اب دریا علوم نظامى : میزان کلرینه بودن اب علوم دریایى : میزان کلرینه بودن اب

chlorinity

chlorinnated wool

<hr> (شیمی) کلریت (نمک اسید کلرو حاوی بنیان یک ظرفیتی و منفی clo2)، (شیمی) کلریت (ماده ی کانی که نوعی سیلیکات است)

(شیمی) کلریت (نمک اسید کلرو حاوی بنیان یک ظرفیتی و منفی clo2)، (شیمی) کلریت (ماده ی کانی که نوعی سیلیکات است)

واژه های حرف "c" - دیکشنری تخصصی