دیکشنری تخصصی

eclipse lunar

eclipse of the moon

eclipse of the sun

eclipsed form

eclipses

<hr> معنی : مربوط به خسوف و کسوف <hr> معانی دیگر : (نجوم) دایره البروج، جهان پرهون

معنی : مربوط به خسوف و کسوف معانی دیگر : (نجوم) دایره البروج، جهان پرهون

ecliptic

eclogite

ecma

<hr> پیشوند: محیط،پرگیر،بوم،زیست بوم [ecotype]

پیشوند: محیط،پرگیر،بوم،زیست بوم [ecotype]

eco or district classification

ecofallow

ecofarming

ecole nationale de ski et d’ alpinisme

<hr> روانشناسى : بوم شناختى

ecological

ecological catena

ecological climatology

ecological factor

ecological statistics

ecological system

<hr> معنی : زیوه شناسی، بوم شناسی <hr> معانی دیگر : (شاخه ای از زیست شناسی که با روابط موجودات با محیط سروکار دارد - شاخه ای از جامعه شناسی که با روابط انسان با محیط اجتماعی و طبیعی خود سروکار دارد) زیست بوم شناسی، شناخت محیط زیست، oecology : علم عادت وطرز زندگی موجودات و نسبت انها با محیط

معنی : زیوه شناسی، بوم شناسی معانی دیگر : (شاخه ای از زیست شناسی که با روابط موجودات با محیط سروکار دارد - شاخه ای از جامعه شناسی که با روابط انسان با محیط اجتماعی و طبیعی خود سروکار دارد) زیست بوم شناسی، شناخت محیط زیست، oecology : علم عادت وطرز زندگی موجودات و نسبت انها با محیط

ecology

<hr> کامپیوتر : electronic computer oriented mailفرایند ارسال و دریافت پیامها به صورت دیجیتالى در تسهیلات مخابراتى

کامپیوتر : electronic computer oriented mailفرایند ارسال و دریافت پیامها به صورت دیجیتالى در تسهیلات مخابراتى

ecom

econmic cooperation organization

econometric model

<hr> معنی : اقتصاد سنجی <hr> معانی دیگر : سنجش پدیده های اقتصادی، استفاده از روش های اماری در بررسی مسائل اقتصادی

معنی : اقتصاد سنجی معانی دیگر : سنجش پدیده های اقتصادی، استفاده از روش های اماری در بررسی مسائل اقتصادی

econometrics

<hr> معنی : اقتصادی <hr> معانی دیگر : مانبدی، وابسته به علم اقتصاد، مانبد شناسانه، میانکارانه، (قدیمی) مقرون به صرفه، باصرفه

معنی : اقتصادی معانی دیگر : مانبدی، وابسته به علم اقتصاد، مانبد شناسانه، میانکارانه، (قدیمی) مقرون به صرفه، باصرفه

واژه های حرف "e" - دیکشنری تخصصی