دیکشنری تخصصی

greatest integer in

greatest integer less than a real number

greatest integral

greatest lower bound

greatest member

greatest possible error

grechishchevite

greco latin square design

<hr> معنی : یونانی <hr> معانی دیگر : اهل یونان، زبان یونانی (که زبانی هند و اروپایی است)، وابسته به یونان و تمدن آن (به ویژه یونان باستان)، یونان باستان (قرن های 8 تا 3 قبل از میلاد)، وابسته به کلیسای ارتدکس یونان، (آمریکا - عامیانه) عضو انجمن های دانشگاهی (که نام های یونانی دارند و معمولا به اعضا در مقابل پول، خوابگاه و خوراک می دهند)

معنی : یونانی معانی دیگر : اهل یونان، زبان یونانی (که زبانی هند و اروپایی است)، وابسته به یونان و تمدن آن (به ویژه یونان باستان)، یونان باستان (قرن های 8 تا 3 قبل از میلاد)، وابسته به کلیسای ارتدکس یونان، (آمریکا - عامیانه) عضو انجمن های دانشگاهی (که نام های یونانی دارند و معمولا به اعضا در مقابل پو

greek

greek text

greeking

<hr> معنی : چمن، سبزه، رنگ سبز، ترو تازه، بی تجربه، خام، نارس، خرم، سبز، تازه، سبز شدن، سبز کردن <hr> معانی دیگر : (رنگ چشم) میشی، سبز و خرم، پوشیده از گیاه سبز، سبزی دار، سبز رنگ کردن یا شدن، ملایم، زنده، فعال، وابسته به جوانی، نرسیده، کال، کم تجربه، گول خور، ساده دل، خشک نشده، تر، نگد، طرفدار حراست محیط زیست، حسود، میدان چمن پوش، (در ورزش گلف) چمن صاف دور سوراخ، سبز و خرم کردن یا شدن، (جمع) شاخ و برگ سبز (که در تزیینات به کار می رود)، (جمع) سبزیجات، (خودمانی) اسکناس (بیشتر long green و folding green می گویند)، رودخانه ی گرین (که از غرب ایالت وایومینگ در آمریکا سرچشمه گرفته و به رود کلرادو در ایالت یوتا می ریزد)، در جمع سبزیجات، معتدل

معنی : چمن، سبزه، رنگ سبز، ترو تازه، بی تجربه، خام، نارس، خرم، سبز، تازه، سبز شدن، سبز کردن معانی دیگر : (رنگ چشم) میشی، سبز و خرم، پوشیده از گیاه سبز، سبزی دار، سبز رنگ کردن یا شدن، ملایم، زنده، فعال، وابسته به جوانی، نرسیده، کال، کم تجربه، گول خور، ساده دل، خشک نشده، تر، نگد، طرفدار حراست محیط زیس

green

green and ampt

<hr> کمربند سبز (در دور برخی شهرها که در آن اجازه ی ساختمان داده نمی شود)، فضای سبز اطراف شهر، کمربندی از کشتزارها و یا خیابانهای مشجر که یک جامعه راازجامعه دیگری جدا میسازد

کمربند سبز (در دور برخی شهرها که در آن اجازه ی ساختمان داده نمی شود)، فضای سبز اطراف شهر، کمربندی از کشتزارها و یا خیابانهای مشجر که یک جامعه راازجامعه دیگری جدا میسازد

green belt

<hr> کتاب سبز( اعلامیه رسمى دولت هندوستان)

کتاب سبز( اعلامیه رسمى دولت هندوستان)

green book

green compound

green concrete

green film

green filter

green formula

green functions

green gain control

green gun

green interval

green laser

green lead ore

green leaf area index

<hr> معنی : چراغ سبز <hr> معانی دیگر : (راهنمایی و رانندگی) چراغ سبز، (عامیانه) اجازه ی شروع یا ادامه، اجازه حرکت و اقدام، در رانندگی چراه سبز

معنی : چراغ سبز معانی دیگر : (راهنمایی و رانندگی) چراغ سبز، (عامیانه) اجازه ی شروع یا ادامه، اجازه حرکت و اقدام، در رانندگی چراه سبز

green light

<hr> (کشاورزی) کود سبز (گیاهانی مثل شبدر که وقتی رسیده شد به داخل زمین شخم می زنند تا زمین تقویت شود)، کود تازه، گیاهانی نظیر شبدر که جهت تقویت زمین کشت میشوند

(کشاورزی) کود سبز (گیاهانی مثل شبدر که وقتی رسیده شد به داخل زمین شخم می زنند تا زمین تقویت شود)، کود تازه، گیاهانی نظیر شبدر که جهت تقویت زمین کشت میشوند

green manure

green manure crop

green measure

green mold rot

green patch

green pc

green period

green print

green restorer

green ritriol

green rot

green stage

green strength

green time

green tire

green video voltage

<hr> رجوع شود به: ferrous sulfate، زاج سبز

رجوع شود به: ferrous sulfate، زاج سبز

green vitriol

greenalite

<hr> معنی : گلخانه، گرمخانه <hr> معانی دیگر : وابسته به اثر گلخانه ای، باعث اثر گرمخانه ای، گلخانه ای

معنی : گلخانه، گرمخانه معانی دیگر : وابسته به اثر گلخانه ای، باعث اثر گرمخانه ای، گلخانه ای

greenhouse

<hr> اثر گلخانه ای، اثر گرمخانه ای (که عبارت است از گرم شدن کره ی زمین در اثر زیادی دی اکسید کربن و بخار آب و غیره در هوا که باعث می شود حرارت خورشید روی زمین گیر بیافتد و حالتی مثل درون گلخانه به وجود بیاید)

اثر گلخانه ای، اثر گرمخانه ای (که عبارت است از گرم شدن کره ی زمین در اثر زیادی دی اکسید کربن و بخار آب و غیره در هوا که باعث می شود حرارت خورشید روی زمین گیر بیافتد و حالتی مثل درون گلخانه به وجود بیاید)

واژه های حرف "g" - دیکشنری تخصصی