دیکشنری تخصصی

hypercomplex numbers

hyperconjugation

hypercritical flow

hypercube

hypercyclothem

hyperdocument

hyperelastic

hyperelastic resilience

hyperelliptic

hyperelliptic differential equation

hyperelliptic integral

hypereutectoid

hyperexponential

hyperexponential distribution

hyperexponential probability density function

hyperfine

hyperfine structure

hyperfine sturcture of spectrum

<hr> (فاصله ی میان عدسی دوربین عکاسی و نزدیک ترین شی واضح هنگامی که عدسی روی بی نهایت فوکوس شده است) فاصله ی فراکانونی، نزدیک ترین فاصله ای که از انجا میتوان عکس برداری واضح وروشن نمود

(فاصله ی میان عدسی دوربین عکاسی و نزدیک ترین شی واضح هنگامی که عدسی روی بی نهایت فوکوس شده است) فاصله ی فراکانونی، نزدیک ترین فاصله ای که از انجا میتوان عکس برداری واضح وروشن نمود

hyperfocal distance

hyperfrequency wave

hypergenous soil

<hr> مربوط به هندسه فوق مقیاسات فضایی

مربوط به هندسه فوق مقیاسات فضایی

hypergeometric

hypergeometric differential equation

hypergeometric distribution

hypergeometric equation

hypergeometric function

hypergeometric series

hypergeometry

hyperglyph

hypergonal lens

<hr> <b>معنی</b> : تیتان پدر هلیوس <hr> <b>معانی دیگر</b> : (اسطوره ی یونان)، هیپریون (فرزند اورانوس و پدر هلیوس)، رجوع شود به: helios، افسانه یونان تیتان titan پدرهلیوس helios

معنی : تیتان پدر هلیوس معانی دیگر : (اسطوره ی یونان)، هیپریون (فرزند اورانوس و پدر هلیوس)، رجوع شود به: helios، افسانه یونان تیتان titan پدرهلیوس helios

hyperion

hyperite

<hr> (پزشکی - زیاد شدن نابهنجار بافت های شاخی پوست و یا افزایش یاخته های قرنیه ی چشم) پر شاخینگی، پرسازی قرنیه

(پزشکی - زیاد شدن نابهنجار بافت های شاخی پوست و یا افزایش یاخته های قرنیه ی چشم) پر شاخینگی، پرسازی قرنیه

hyperkeratosis

hyperlink

<hr> مافوق رسانه کامپیوتر : ابررسانه

مافوق رسانه کامپیوتر : ابررسانه

hypermedia

hypermelanic

hypermetamorphosis

hyperparallel

hyperparameter

hyperparasite

<hr> (ریاضی) زیر صفحه، ابر پهنه، سطح مستوی چند بعدی، هامن چند بعدی، شبه صفحه

(ریاضی) زیر صفحه، ابر پهنه، سطح مستوی چند بعدی، هامن چند بعدی، شبه صفحه

hyperplane

hyperplane coordinates

hyperplane definition

<hr> (افزایش ناهنجار یاخته های بافت) فزون دشتاری

(افزایش ناهنجار یاخته های بافت) فزون دشتاری

hyperplasia

hyperpure

hypersaline

<hr> کامپیوتر : هاپیراسکریپت

کامپیوتر : هاپیراسکریپت

hyperscript

<hr> بسیار حساس، پرسوهشمند، دارای حساسیت فوق العاده، خیلی حساس

بسیار حساس، پرسوهشمند، دارای حساسیت فوق العاده، خیلی حساس

واژه های حرف "h" - دیکشنری تخصصی