دیکشنری تخصصی

isometric map

isometric mapping

<hr> (رسم تصویر و طرح و نقشه) رسم هم اندازه

(رسم تصویر و طرح و نقشه) رسم هم اندازه

isometric projection

isometric spaces

isometric surfaces

isometric system

<hr> (جغرافی: برابری ارتفاع دو چیز از سطح دریا) هم فرازی، هم اندازگی

(جغرافی: برابری ارتفاع دو چیز از سطح دریا) هم فرازی، هم اندازگی

isometry

<hr> <b>معنی</b> : همشکل، همریخت، مواد همشکل، ماده یک شکل <hr> <b>معانی دیگر</b> : ایزومرف، زیست شناسی جانور یا گیاه ویاگروهی که مشابه گیاه یاگروه دیگری است

معنی : همشکل، همریخت، مواد همشکل، ماده یک شکل معانی دیگر : ایزومرف، زیست شناسی جانور یا گیاه ویاگروهی که مشابه گیاه یاگروه دیگری است

isomorph

<hr> (دارای شکل یا ساختمان مشابه) همدیس، هم شکل، همریخت

(دارای شکل یا ساختمان مشابه) همدیس، هم شکل، همریخت

isomorphic

isomorphic algebraic systems

isomorphic boolean algebra

isomorphic graph

isomorphic graphs

isomorphic groups

isomorphic lattice

isomorphic substitution

<hr> (زیست شناسی: شباهت ساختمان و شکل سازواره هایی که به گونه ها و نژادهای مختلف تعلق دارند) جور ریختی، (شیمی: شباهت بلورهای موادی که حاوی عناصر مختلف اند) جوربلوری، همریختی، هم شکلی در بلورشدن، یک ریختی

(زیست شناسی: شباهت ساختمان و شکل سازواره هایی که به گونه ها و نژادهای مختلف تعلق دارند) جور ریختی، (شیمی: شباهت بلورهای موادی که حاوی عناصر مختلف اند) جوربلوری، همریختی، هم شکلی در بلورشدن، یک ریختی

isomorphism

isomorphism of fields

isomorphism of groups

isomorphism of ordered sets

isomorphism of rings

isomorphism theorems

<hr> هم شکل در بلور شدگی، یک ریخت

هم شکل در بلور شدگی، یک ریخت

isomorphous

isomorphous substitution

isomorphus substitution

isomorphy

isoneph

isonival

isopach

isoparaffin

isoperimeter inequality

isoperimetric

isoperimetric curves

isoperimetric inequalities

isoperimetric problems

<hr> داراى دوره یا محیطهاى برابر، متساوى المحیط

داراى دوره یا محیطهاى برابر، متساوى المحیط

isoperimetrical

<hr> گفتار در شکل هایى که محیط هاشان برابر است

گفتار در شکل هایى که محیط هاشان برابر است

isoperimetry

isophotometer

isopic

isopiestic line

isopiestic map

isopiestic surface

<hr> (در نمودار یا نقشه و غیره: خطی که نقاطی را نشان می دهد که از نقطه نظر بخصوص برابرند) جور میزان، همچند، خط هم چند

(در نمودار یا نقشه و غیره: خطی که نقاطی را نشان می دهد که از نقطه نظر بخصوص برابرند) جور میزان، همچند، خط هم چند

واژه های حرف "i" - دیکشنری تخصصی