دیکشنری تخصصی

<hr> کامپیوتر : ریزبرنامه شده

کامپیوتر : ریزبرنامه شده

microprogrammed

<hr> کامپیوتر : ریزبرنامه نویسى

کامپیوتر : ریزبرنامه نویسى

microprogramming

micropsia

micropump

microrad

microradio0meter

<hr> (عکس اشعه ی ایکس که جزئیات بسیار کوچک را نمایان می سازد) ریزپرتونگاشت

(عکس اشعه ی ایکس که جزئیات بسیار کوچک را نمایان می سازد) ریزپرتونگاشت

microradiograph

microreflectometer

microrelief

microrem

microresistivity devices

microrilling

microroentgen

microsample

<hr> معنی : ذره بین، میکروسکپ، ریزبین <hr> معانی دیگر : میکروسکوپ

معنی : ذره بین، میکروسکپ، ریزبین معانی دیگر : میکروسکوپ

microscope

<hr> معنی : ذره بینی، وابسته به میکروسکپ، بسیار کوچک <hr> معانی دیگر : وابسته به میکروسکوپ، میکروسکوپی، ریزبینی، ریزبینانه، بسیار ریز، دقیق، تیزبین، موشکاف، خرده بین (microscopical هم می گویند)

معنی : ذره بینی، وابسته به میکروسکپ، بسیار کوچک معانی دیگر : وابسته به میکروسکوپ، میکروسکوپی، ریزبینی، ریزبینانه، بسیار ریز، دقیق، تیزبین، موشکاف، خرده بین (microscopical هم می گویند)

microscopic

microscopic reversibility

<hr> معنی : میکرو ثانیه، میلیونیم ثانیه، یک میلیونیم ثانیه <hr> معانی دیگر : یک میلیونیم ثانیه

معنی : میکرو ثانیه، میلیونیم ثانیه، یک میلیونیم ثانیه معانی دیگر : یک میلیونیم ثانیه

microsecond

microseismic

microsensor

microsesimograph

microsiemens

microsite

<hr> شرکت نرم افزاری خالق windows که موسس آن gates bill می باشد

شرکت نرم افزاری خالق windows که موسس آن gates bill می باشد

microsoft

microsoft antitrust charges

microsoft basic

microsoft corporation

microsoft excel

microsoft internet explorer

microsoft project

microsoft windows

microsoft word

microsoft works

microsoftg excel

microsome

microsommite

<hr> کامپیوتر : خصوصیت بعضى چاپگرها که به انها امکان مى دهد تا در فاصله هاى بسیار کوچکى حرکت کنند

کامپیوتر : خصوصیت بعضى چاپگرها که به انها امکان مى دهد تا در فاصله هاى بسیار کوچکى حرکت کنند

microspacing

microspar

microsparite

<hr> (ریزدانه های پلاستیکی یا سازواره های یاخته مانند) ریزکره

(ریزدانه های پلاستیکی یا سازواره های یاخته مانند) ریزکره

microsphere

microstraining filter

microstretch

microstrip

microstrip line

<hr> (ساختمان فلز یا آلیاژ که زیر میکروسکوپ دیده می شود) ریز ساختار، ساختمان میکروسکپی اشیاء یا بافت ها

(ساختمان فلز یا آلیاژ که زیر میکروسکوپ دیده می شود) ریز ساختار، ساختمان میکروسکپی اشیاء یا بافت ها

microstructure

microswitch

<hr> (انواع ابزارهای دقیقی که برای برش لایه ی باریک بافت و غیره به منظور بررسی میکروسکوپی به کار می روند) ریز بر

(انواع ابزارهای دقیقی که برای برش لایه ی باریک بافت و غیره به منظور بررسی میکروسکوپی به کار می روند) ریز بر

واژه های حرف "m" - دیکشنری تخصصی