دیکشنری تخصصی

nutritional drink

nutritional inhibitor

<hr> پرود شناس، متخصص علم تغذیه، ویژه گر تغذیه

پرود شناس، متخصص علم تغذیه، ویژه گر تغذیه

nutritionist

<hr> معنی : غذایی، مغذی <hr> معانی دیگر : وابسته به تغذیه، پرودی، پروره ای، nutritious مغذی

معنی : غذایی، مغذی معانی دیگر : وابسته به تغذیه، پرودی، پروره ای، nutritious مغذی

nutritive

<hr> جستجو و گردآوری میوه های مغزدار، پندوک کاوی، پندوک جویی

جستجو و گردآوری میوه های مغزدار، پندوک کاوی، پندوک جویی

nutting

nutty taste

nvidia

<hr> مخفف:، شمال غرب، مخفف: شمال غرب مخفف: شمال غربی

مخفف:، شمال غرب، مخفف: شمال غرب مخفف: شمال غربی

nyboite or miyashiroite or miyashiroite

nycel

nycron

nyerereite

nyl fil

nyl france

nylenka

nyloft

<hr> معنی : نایلون <hr> معانی دیگر : نایلون

معنی : نایلون معانی دیگر : نایلون

nylon

nylon 11

nylon 250

nylon 4

nylon 6

nylon 610

nylon 66

nylon 6t

nylon 7

nylon 707

nylon 764

nylon 91

nylon fabric

nylon ib610

nylon r

nylon tricot

nylosan

nylsyisse

nymacryl

nymacrylon

nymacryon

nymkorn

<hr> معنی : حوری، زن بسیار زیبا <hr> معانی دیگر : (اسطوره های یونان و روم) پری، (ادبی یا به شوخی) زن زیبا، دختر خوشگل، رعنا، طناز، زن جوان

معنی : حوری، زن بسیار زیبا معانی دیگر : (اسطوره های یونان و روم) پری، (ادبی یا به شوخی) زن زیبا، دختر خوشگل، رعنا، طناز، زن جوان

nymph

<hr> معنی : میل شدید زن بجماع، حشری بودن زن <hr> معانی دیگر : (زن) حشری بودن، میل شدید جنسی (با satyriasis مقایسه شود)

معنی : میل شدید زن بجماع، حشری بودن زن معانی دیگر : (زن) حشری بودن، میل شدید جنسی (با satyriasis مقایسه شود)

واژه های حرف "n" - دیکشنری تخصصی