انگلیسی به فارسی

aeroplanes

aeropleustic

aeroporotomy

aeropulse

aerosat

aerosats

aeroscepsis

aeroscepsy

aeroscope

aeroscopic

aeroscopically

aeroscopy

aerose

aerosiderite

aerosiderolite

<hr> وابسته به قوطی های افشانه ای، ایروسل، افشانه، اسپری، هواویزه، تعلیق مایع یا جسم بصورت گرد و گاز در هوا

وابسته به قوطی های افشانه ای، ایروسل، افشانه، اسپری، هواویزه، تعلیق مایع یا جسم بصورت گرد و گاز در هوا

aerosol

aerosol bomb

aerosol can

aerosol container

aerosolise

aerosolised

aerosolization

aerosolized

aerosolizing

aerosols

<hr> معنی : جو زمین، فضای ماوراء جو <hr> معانی دیگر : (جو زمین و فضای لایتناهی که به عنوان یک واحد فرض می شود) هوا کیهان، وابسته به هوا کیهان، (وابسته به موشک ها و سفینه هایی که برای پرواز در هوا کیهان ساخته شده اند) هوا کیهانی، هوا فضا، هوا فضایی

معنی : جو زمین، فضای ماوراء جو معانی دیگر : (جو زمین و فضای لایتناهی که به عنوان یک واحد فرض می شود) هوا کیهان، وابسته به هوا کیهان، (وابسته به موشک ها و سفینه هایی که برای پرواز در هوا کیهان ساخته شده اند) هوا کیهانی، هوا فضا، هوا فضایی

aerospace

<hr> پزشکی هوا کیهانی، پزشکی هوا فضا (aviation medicine هم می گویند)

پزشکی هوا کیهانی، پزشکی هوا فضا (aviation medicine هم می گویند)

aerospace medicine

<hr> معنی : جو، اتمسفر، کرهء هوا <hr> معانی دیگر : جو زمین، هوا کره، اروسفر

معنی : جو، اتمسفر، کرهء هوا معانی دیگر : جو زمین، هوا کره، اروسفر

aerosphere

aerosporin

<hr> (سفینه ی هوایی یا بالن یا وسیله ی دیگری که توسط محفظه های پر از گاز در هوا معلق نگه داشته می شود) هوا ایستا

(سفینه ی هوایی یا بالن یا وسیله ی دیگری که توسط محفظه های پر از گاز در هوا معلق نگه داشته می شود) هوا ایستا

aerostat

aerostatic

<hr> (بخشی از علم هوا مکانیک aeromechanics که با تعادل و هم فشاری گازها و یا هوا و یا شناوری در هوا سر و کار دارد) هوا ایستایی، مبحک مطالعه ء اجسام ساکن و مایعات و گازها در هوا

(بخشی از علم هوا مکانیک aeromechanics که با تعادل و هم فشاری گازها و یا هوا و یا شناوری در هوا سر و کار دارد) هوا ایستایی، مبحک مطالعه ء اجسام ساکن و مایعات و گازها در هوا

aerostatics

<hr> (علم معلق نگهداری سفینه و بالن و غیره در هوا) هوا ایستا شناسی، کشتی رانی هوایی

(علم معلق نگهداری سفینه و بالن و غیره در هوا) هوا ایستا شناسی، کشتی رانی هوایی

aerostation

aerosteam

aerotactic

aerotaxis

aerotechnics

<hr> (پزشکی - درمان بیماری با هوا) هوا درمانی (aerotherapy هم می گویند)

(پزشکی - درمان بیماری با هوا) هوا درمانی (aerotherapy هم می گویند)

واژه های حرف "a" - انگلیسی به فارسی