انگلیسی به فارسی

bagonet

bagong

<hr> معنی : پرحرف <hr> معانی دیگر : (موسیقی) بگ پایپ (آلت موسیقی بادی ویژه ی اسکاتلند)، نی انبان، نی انبان که در اسکاتلند مرسوم است، پرحرفی

معنی : پرحرف معانی دیگر : (موسیقی) بگ پایپ (آلت موسیقی بادی ویژه ی اسکاتلند)، نی انبان، نی انبان که در اسکاتلند مرسوم است، پرحرفی

bagpipe

bagpiped

bagpiper

bagpipers

bagpipes

bagpod

bagrationite

bagre

bagreef

bagroom

bags

bagsful

bagtikan

baguet

baguette

<hr> شهر باگیو (پایتخت پیشین کشور فیلیپین)

شهر باگیو (پایتخت پیشین کشور فیلیپین)

baguio

bagwig

bagwigged

bagwigs

bagwomen

bagwork

<hr> (جانورشناسی) کرم کیسه (تیره ی psychidae)، ش کرم حشره بید یا پروانه

(جانورشناسی) کرم کیسه (تیره ی psychidae)، ش کرم حشره بید یا پروانه

bagworm

bagworms

bagwyn

<hr> معنی : به <hr> معانی دیگر : (حرف ندا حاکی از تنفر و تحقیر) په، اه، علامت تعجب حاکی ازاهانت و تحقیر

معنی : به معانی دیگر : (حرف ندا حاکی از تنفر و تحقیر) په، اه، علامت تعجب حاکی ازاهانت و تحقیر

bahada

bahadur

<hr> بهایی، بهائیت، بهایی بهائیت وابسته به بهایی گری

بهایی، بهائیت، بهایی بهائیت وابسته به بهایی گری

bahai

<hr> بهائیت، بهایی گری، دین بهائی، دین بهاءالله

بهائیت، بهایی گری، دین بهائی، دین بهاءالله

bahaism

bahaist

bahama

<hr> جزایرباهاما واقع درهندغربی و جنوب فلوریدا

جزایرباهاما واقع درهندغربی و جنوب فلوریدا

bahama islands

<hr> کشور باهاما (پایتخت: نسا - اسم رسمی آن: commonwealth of the bahamas)

کشور باهاما (پایتخت: نسا - اسم رسمی آن: commonwealth of the bahamas)

واژه های حرف "b" - انگلیسی به فارسی