انگلیسی به فارسی

capers

capersome

capersomeness

caperwort

capes

<hr> (جانور شناسی) باقرقره ی اروپایی (capercailzie) (tetrao urogallus هم می گویند)، چرم دماغه ی امید (چرم نرم و نازک گوسفند که در دستکش سازی به کار می رود)

(جانور شناسی) باقرقره ی اروپایی (capercailzie) (tetrao urogallus هم می گویند)، چرم دماغه ی امید (چرم نرم و نازک گوسفند که در دستکش سازی به کار می رود)

capeskin

capeskins

capetian

capetonian

capetown

capette

capeweed

capewise

capework

<hr> چرم دماغه ی امید (چرم نرم و نازک گوسفند که در دستکش سازی به کار می رود)، آنچه که در سر بطری (یا انگشتانه) جا بگیرد، (به مقدار یک) سربطری

چرم دماغه ی امید (چرم نرم و نازک گوسفند که در دستکش سازی به کار می رود)، آنچه که در سر بطری (یا انگشتانه) جا بگیرد، (به مقدار یک) سربطری

capful

capfuls

caph

caphar

capharnaism

caphite

caphs

caphtorim

<hr> رجوع شود به: kaf، (حقوق) دستور کتبی جلب، دستور دادگاه به مامور جلب در مورد بازداشت شخص محکوم، قرار بازداشت، حکم یا امریه دائر بر توقیف شخص معینی

رجوع شود به: kaf، (حقوق) دستور کتبی جلب، دستور دادگاه به مامور جلب در مورد بازداشت شخص محکوم، قرار بازداشت، حکم یا امریه دائر بر توقیف شخص معینی

capias

capiatur

capicha

capilaceous

<hr> (حقوق) دستور کتبی جلب، دستور دادگاه به مامور جلب در مورد بازداشت شخص محکوم، قرار بازداشت، موی مانند، موی سان، نخ سان، ریسمان مانند، مویین، شعریه، مویچهدار

(حقوق) دستور کتبی جلب، دستور دادگاه به مامور جلب در مورد بازداشت شخص محکوم، قرار بازداشت، موی مانند، موی سان، نخ سان، ریسمان مانند، مویین، شعریه، مویچهدار

capillaceous

capillaire

capillament

capillarectasia

capillaries

capillarimeter

capillariness

capillariomotor

capillarities

<hr> معنی : قوه شعریه <hr> معانی دیگر : موی مانند، موی سان، نخ سان، ریسمان مانند، مویین، شعریه، مویینگی، مویرگ بودن، موی سانی، نخ سانی، خاصیت کشش مویرگی

معنی : قوه شعریه معانی دیگر : موی مانند، موی سان، نخ سان، ریسمان مانند، مویین، شعریه، مویینگی، مویرگ بودن، موی سانی، نخ سانی، خاصیت کشش مویرگی

capillarity

<hr> معنی : مویرگ، مویی، باریک <hr> معانی دیگر : مویینگی، مویرگ بودن، موی سانی، نخ سانی، خاصیت کشش مویرگی، (کالبدشناسی) مویرگ، (در ابزار و غیره) لوله ی بسیار باریک، مویینه (capillary tube هم می گویند)، بسیار باریک، (در مورد لوله و مجرا) کم پرازه، کم قطر، شعریه، ظریف، عروق شعریه

معنی : مویرگ، مویی، باریک معانی دیگر : مویینگی، مویرگ بودن، موی سانی، نخ سانی، خاصیت کشش مویرگی، (کالبدشناسی) مویرگ، (در ابزار و غیره) لوله ی بسیار باریک، مویینه (capillary tube هم می گویند)، بسیار باریک، (در مورد لوله و مجرا) کم پرازه، کم قطر، شعریه، ظریف، عروق شعریه

capillary

capillary action

capillary artery

<hr> (کالبدشناسی) مویرگ، (در ابزار و غیره) لوله ی بسیار باریک، مویین، مویینه (capillary tube هم می گویند)، موی سان، نخ سان، بسیار باریک، (در مورد لوله و مجرا) کم پرازه، کم قطر، شعریه، (فیزیک - گیاه شناسی) جاذبه ی شعریه، مویین کشش (capillary action هم می گویند)، کشش آوندی، جاذبه شعریه

(کالبدشناسی) مویرگ، (در ابزار و غیره) لوله ی بسیار باریک، مویین، مویینه (capillary tube هم می گویند)، موی سان، نخ سان، بسیار باریک، (در مورد لوله و مجرا) کم پرازه، کم قطر، شعریه، (فیزیک - گیاه شناسی) جاذبه ی شعریه، مویین کشش (capillary action هم می گویند)، کشش آوندی، جاذبه شعریه

واژه های حرف "c" - انگلیسی به فارسی