انگلیسی به فارسی

caryatidean

caryatides

caryatidic

caryl

caryo-

caryocaraceae

caryophyllaceae

caryophyllaceous

caryophyllaceous plant

caryophyllene

caryophylleous

caryophyllin

caryophylloid dicot genus

caryophyllous

caryophyllus

caryopses

caryopsides

<hr> (گیاه شناسی) گندمه، فندقه

(گیاه شناسی) گندمه، فندقه

caryopsis

caryopteris

caryotin

carzey

<hr> (گیاه شناسی) خربزه، خربزه ی پوست زرد و گوشت سفید (cucumis melo به ویژه نوع inodorus)، خربزه ی قصبه

(گیاه شناسی) خربزه، خربزه ی پوست زرد و گوشت سفید (cucumis melo به ویژه نوع inodorus)، خربزه ی قصبه

casaba

casaba melon

casabas

casabe

<hr> شهرکازابلانکا (در کرانه ی اقیانوس اطلس - در کشور مراکش)

شهرکازابلانکا (در کرانه ی اقیانوس اطلس - در کشور مراکش)

casablanca

casal

casamarca

<hr> مرد زن باز، مردی که چند معشوق دارد

مرد زن باز، مردی که چند معشوق دارد

casanova

casanovanic

casanovas

casaque

casaques

casas

casasia

casaun

casavas

casave

casavi

<hr> (از ریشه ی عربی: قصبه)، (در افریقای شمالی) قلعه، دژ، درافریقای شمالی قلعه یا دژ، محله بومیهای شهرهای شمالی افریقا از کلمه عربی قصبه

(از ریشه ی عربی: قصبه)، (در افریقای شمالی) قلعه، دژ، درافریقای شمالی قلعه یا دژ، محله بومیهای شهرهای شمالی افریقا از کلمه عربی قصبه

casbah

casbahs

cascabel

cascabels

cascable

cascadable

<hr> <b>معنی</b> : ابشار، ابشاری، ابشیب، ابشار کوچک، بشکل ابشار ریختن <hr> <b>معانی دیگر</b> : آبشار پله پله، آبشیب، شرشره، (مانند آبشار پله پله یا آبشیب) سرازیر شدن، (پی در پی) فرود آمدن، شریدن

معنی : ابشار، ابشاری، ابشیب، ابشار کوچک، بشکل ابشار ریختن معانی دیگر : آبشار پله پله، آبشیب، شرشره، (مانند آبشار پله پله یا آبشیب) سرازیر شدن، (پی در پی) فرود آمدن، شریدن

cascade

cascade carry

cascade connection

واژه های حرف "c" - انگلیسی به فارسی