انگلیسی به فارسی

<hr> معنی : سفر تثنیه، کتاب تثنیه، کتاب دوم تورات <hr> معانی دیگر : (انجیل) کتاب سفر تثنیه (پنجمین کتاب سفار پنجگانه) (مخفف آن: deut یا dt)، سفر sefr تثنیه

معنی : سفر تثنیه، کتاب تثنیه، کتاب دوم تورات معانی دیگر : (انجیل) کتاب سفر تثنیه (پنجمین کتاب سفار پنجگانه) (مخفف آن: deut یا dt)، سفر sefr تثنیه

deuteronomy

deuterons

deuteropathic

deuteropathy

deuteroplasm

deuteroprism

deuteroproteose

deuteroscopic

deuteroscopy

deuterostomatous

deuterotokous

deuterotoky

deuterotype

deuterovitellose

deuterozooid

deuto-

deutobromide

deutochloride

deutomala

deutomalar

deutomerite

deuton

deutonephron

deutonymph

deutoplasm

deutoplastic

deutovum

deutoxide

deutsche

<hr> مارک آلمان (واحد پول آلمان - مخفف آن: dm) (رجوع شود به: جدول: money)

مارک آلمان (واحد پول آلمان - مخفف آن: dm) (رجوع شود به: جدول: money)

deutsche mark

deutschemark

<hr> آلمان (نام آلمانی کشور آلمان که در انگلیسی می گویند: germany)

آلمان (نام آلمانی کشور آلمان که در انگلیسی می گویند: germany)

deutschland

deutzia

deutzias

deux

deux chevaux

deva

devachan

devadasi

deval

devalorize

<hr> تنزل قیمت دادن، از ارزش و شخصیت کسی کاستن

تنزل قیمت دادن، از ارزش و شخصیت کسی کاستن

devaluate

devaluates

devaluating

<hr> معنی : کاهش، تنزل قیمت پول <hr> معانی دیگر : (پول) کاستن ارزش (در مقایسه با ارزهای خارجی)، ارزکاهی، پایین آوردن نرخ برابری پول، (کاهش مقدار یا میزان خلوص طلایی که به عنوان پشتوانه به کار می رود) ارزکاهی

معنی : کاهش، تنزل قیمت پول معانی دیگر : (پول) کاستن ارزش (در مقایسه با ارزهای خارجی)، ارزکاهی، پایین آوردن نرخ برابری پول، (کاهش مقدار یا میزان خلوص طلایی که به عنوان پشتوانه به کار می رود) ارزکاهی

devaluation

devaluations

<hr> (ارزش یا اهمیت چیز یا شخص را کم کردن) ارج کاهی کردن، ارزش کاهی کردن (devaluate هم می گویند)، تنزل قیمت دادن، از ارزش و شخصیت کسی کاستن

(ارزش یا اهمیت چیز یا شخص را کم کردن) ارج کاهی کردن، ارزش کاهی کردن (devaluate هم می گویند)، تنزل قیمت دادن، از ارزش و شخصیت کسی کاستن

devalue

واژه های حرف "d" - انگلیسی به فارسی