انگلیسی به فارسی

eau de Javelle

eau de cologne

eau de cologne mint

eau de toilette

<hr> (فرانسه) براندی میوه

eau de vie

eaux

eave

eaved

eaver

<hr> معنی : پیش امدگی لبه بام، هر چیزی که کمی پیش امدگی دارد <hr> معانی دیگر : (معماری) رخبام، لبه ی بام، سایه انداز

معنی : پیش امدگی لبه بام، هر چیزی که کمی پیش امدگی دارد معانی دیگر : (معماری) رخبام، لبه ی بام، سایه انداز

eaves

eavesdrip

<hr> معنی : استراق سمع کردن <hr> معانی دیگر : گوش ایستادن

معنی : استراق سمع کردن معانی دیگر : گوش ایستادن

eavesdrop

eavesdropped

<hr> گوش ایستنده، استراق سمع کننده، غماز

گوش ایستنده، استراق سمع کننده، غماز

eavesdropper

eavesdroppers

eavesdrops

ebates

ebauche

ebauchoir

ebay

<hr> معنی : زوال، فروکش، جزر، فرونشینی، مد، فروکش کردن، افول کردن <hr> معانی دیگر : جزر (در برابر مد)، فروکشند، پس کشند (در برابر: برکشند flow)، پس کشند کردن، پس رفتن (آب دریا)، فرونشستن، افول، فرورفت، افت، افت کردن، نزول کردن، رو به زوال نهادن

معنی : زوال، فروکش، جزر، فرونشینی، مد، فروکش کردن، افول کردن معانی دیگر : جزر (در برابر مد)، فروکشند، پس کشند (در برابر: برکشند flow)، پس کشند کردن، پس رفتن (آب دریا)، فرونشستن، افول، فرورفت، افت، افت کردن، نزول کردن، رو به زوال نهادن

ebb away

ebb down

ebb out

<hr> فروکشند، پس کشند، جزر، کشند فرودین (دربرابر کشند فرازین: flood tide)

فروکشند، پس کشند، جزر، کشند فرودین (دربرابر کشند فرازین: flood tide)

ebb tide

ebbed

ebbets

ebbing

ebbman

ebbs

ebbtide

ebcd

<hr> (کامپیوتر)دو دویی دهگانی (ئی بی سی دیک)

(کامپیوتر)دو دویی دهگانی (ئی بی سی دیک)

ebcdic

ebdomade

eben

ebenaceous

ebeneous

ebenezer

eberthella

ebionism

ebionitic

ebionitism

ebionize

eblis

eboe

ebola

<hr> (شعر قدیم) رجوع شود به: ebony، ابنوس، درخت ابنوس، ابنوسی رنگ

(شعر قدیم) رجوع شود به: ebony، ابنوس، درخت ابنوس، ابنوسی رنگ

واژه های حرف "e" - انگلیسی به فارسی