انگلیسی به فارسی

enwrapment

enwrapped

enwrapping

enwrapt

enwreath

enwreathe

enwreathed

enwreathing

enwrite

enwrought

enwwove

enwwoven

enzone

<hr> (جانور شناسی - دامپزشکی - وابسته به بیماری که حیوانات را در فصل یا ناحیه یا آب و هوای بخصوصی تحت تاثیر قرار می دهد) زیاگیر، جانورگیر، مر­ همه گیر دامها، امرا­ فصلی و ناحیه ای دامها

(جانور شناسی - دامپزشکی - وابسته به بیماری که حیوانات را در فصل یا ناحیه یا آب و هوای بخصوصی تحت تاثیر قرار می دهد) زیاگیر، جانورگیر، مر­ همه گیر دامها، امرا­ فصلی و ناحیه ای دامها

enzootic

enzootically

enzootics

enzygotic

enzym

enzymatic

<hr> معنی : دیاستاز، واسطه پدیدههای حیاتی، انزیم <hr> معانی دیگر : آنزیم، زیما، زیمایه، مواد الی پیچیده ای که درموجود زنده باعک تبدیل موادالی مرکب به مواد ساده تر وقابل جذب می گردد

معنی : دیاستاز، واسطه پدیدههای حیاتی، انزیم معانی دیگر : آنزیم، زیما، زیمایه، مواد الی پیچیده ای که درموجود زنده باعک تبدیل موادالی مرکب به مواد ساده تر وقابل جذب می گردد

enzyme

enzyme-linked-immunosorbent serologic assay

enzymic

enzymologies

enzymologist

<hr> (بخشی از زیست شناسی) زیماشناسی، آنزیم شناسی

(بخشی از زیست شناسی) زیماشناسی، آنزیم شناسی

enzymology

enzymolysis

enzymolytic

<hr> پیشوند: آغاز، کهنه، آغازین، دیرین [eocene]

پیشوند: آغاز، کهنه، آغازین، دیرین [eocene]

eoan

eoanthropus

eobiont

eobionts

<hr> معنی : دوره زمین شناسی <hr> معانی دیگر : (با: the - دومین epoch از دوره ی سوم یا tertiary period در cenzoic era) ائوسن، gt;ایوسن lt; در عهد سوم که بین gt;پلیوس lt; و اکیگوسن بوده

معنی : دوره زمین شناسی معانی دیگر : (با: the - دومین epoch از دوره ی سوم یا tertiary period در cenzoic era) ائوسن، gt;ایوسن lt; در عهد سوم که بین gt;پلیوس lt; و اکیگوسن بوده

eocene

eodevonian

eodiscid

<hr> end of file کامپیوتر : پایان فایل

end of file کامپیوتر : پایان فایل

eogaea

eogaean

eoghanacht

<hr> (دیرین شناسی - یکی از نیاکان منقرض شده اسب امروزی) دیرین اسب

(دیرین شناسی - یکی از نیاکان منقرض شده اسب امروزی) دیرین اسب

eohippus

eohippuses

eoith

eoiths

<hr> زیست شناسى : سنگ فرسایى بادى

زیست شناسى : سنگ فرسایى بادى

eolation

eole

<hr> معنی : تهنشین شده توسط باد، باداورده <hr> معانی دیگر : رجوع شود به: aeolian، خراب شده توسط باد، باد وز

معنی : تهنشین شده توسط باد، باداورده معانی دیگر : رجوع شود به: aeolian، خراب شده توسط باد، باد وز

واژه های حرف "e" - انگلیسی به فارسی