انگلیسی به فارسی

hairsbreadths

hairsplitter

hairsplitters

<hr> مته به خشخاش گذاری، موشکافی زیاد از حد، بی اهمیت، ناچیز، موشکافی، باریک بینی، موشکافانه

مته به خشخاش گذاری، موشکافی زیاد از حد، بی اهمیت، ناچیز، موشکافی، باریک بینی، موشکافانه

hairsplitting

hairsprays

<hr> (ساعت دیواری و مچی) فنر رقاصک، پاندول، فنر، فنرپاندول ساعت

(ساعت دیواری و مچی) فنر رقاصک، پاندول، فنر، فنرپاندول ساعت

hairspring

hairsprings

hairst

hairstane

hairstone

<hr> (جانور شناسی) پروانه ی موی دم (تیره ی lycaenidae - تیره رنگ و دارای برجستگی های دم مانند)

(جانور شناسی) پروانه ی موی دم (تیره ی lycaenidae - تیره رنگ و دارای برجستگی های دم مانند)

hairstreak

hairstreak butterfly

<hr> مدل مو، سبک آرایش گیسو

hairstyle

hairstyles

hairstyling

hairweaver

hairweavers

hairweaving

hairweed

hairwood

hairwork

hairworks

<hr> رجوع شود به: gordian worm، کرم رشته، کرم پیوک، کرم مویی پیوک، رشته

رجوع شود به: gordian worm، کرم رشته، کرم پیوک، کرم مویی پیوک، رشته

hairworm

hairworms

<hr> معنی : مویی، پرزدار، مودار، پرمو، مویین، مویینه، کرکین <hr> معانی دیگر : پوشیده از مو، پشمالو، (خودمانی) مشکل، هراس انگیز، پرمخاطره، (ساخته شده) از مو، موی مانند، موی سان، موی ناک، گیسینه

معنی : مویی، پرزدار، مودار، پرمو، مویین، مویینه، کرکین معانی دیگر : پوشیده از مو، پشمالو، (خودمانی) مشکل، هراس انگیز، پرمخاطره، (ساخته شده) از مو، موی مانند، موی سان، موی ناک، گیسینه

hairy

hairy chested

hairy golden aster

hairy honeysuckle

hairy root

hairy spurge

hairy tongue

hairy vetch

hairy wood mint

hairy-legged vampire bat

hairyvetch

haisla

hait

haithal

<hr> معنی : جزیره هاییتی <hr> معانی دیگر : کشور هائیتی (که در نیمه ی باختری جزیره ی هیسپانیولا قرار دارد)

معنی : جزیره هاییتی معانی دیگر : کشور هائیتی (که در نیمه ی باختری جزیره ی هیسپانیولا قرار دارد)

haiti

<hr> معنی : اهل جزیره هاییتی، اهل جزیره هاییتی <hr> معانی دیگر : وابسته به کشور هائیتی و مردم آن، اهل کشور هائیتی

معنی : اهل جزیره هاییتی، اهل جزیره هاییتی معانی دیگر : وابسته به کشور هائیتی و مردم آن، اهل کشور هائیتی

واژه های حرف "h" - انگلیسی به فارسی