انگلیسی به فارسی

<hr> اسم خاص مذکر <hr> ian _ پسوند: -ی، - یایی، وابسته به [persian یا italian یا reptilian]

اسم خاص مذکر ian _ پسوند: -ی، - یایی، وابسته به [persian یا italian یا reptilian]

ianfu

ianthina

ianthine

ianthinite

ianus

<hr> (نجوم) یاپتوس (یکی از قمرهای کیوان یا زحل)

(نجوم) یاپتوس (یکی از قمرهای کیوان یا زحل)

iapetus

iapyges

iapygian

iapygii

iare

iarovization

iarovize

iarovized

iarovizing

<hr> مخفف: (هواپیمایی) سرعت هوایی اعلام شده

مخفف: (هواپیمایی) سرعت هوایی اعلام شده

iatraliptic

iatraliptics

<hr> وابسته به پزشکی یا پزشکان، پزشکی، طبی (iatrical هم می نویسند) <hr> iatric(al) وابسته به پزشکی، طبی

وابسته به پزشکی یا پزشکان، پزشکی، طبی (iatrical هم می نویسند) iatric(al) وابسته به پزشکی، طبی

iatric

iatrical

iatro-

iatrochemic

iatrochemist

iatrochemistry

<hr> (وابسته به بیماری های ناشی از جراحی یا دارو یا درمان پزشکی) درمان زاد، پزشک زاد

(وابسته به بیماری های ناشی از جراحی یا دارو یا درمان پزشکی) درمان زاد، پزشک زاد

iatrogenic

iatrogenically

iatrological

iatrology

iatromathematician

iatromathematics

iatromechanist

iatrophysical

iatrophysicist

iatrophysics

iatrotechnics

<hr> مخفف: در همانجا، درهمان مرجع، در همان ماءخذ، در همان ما╥خذ، مخفف: در همانجا، درهمان مرجع، در همان ما╥خذ

مخفف: در همانجا، درهمان مرجع، در همان ماءخذ، در همان ما╥خذ، مخفف: در همانجا، درهمان مرجع، در همان ما╥خذ

ibad

ibadan

iban

ibanag

iberes

<hr> (نام باستانی بخشی از قفقاز که امروزه گرجستان نامیده می شود) ایبریا

(نام باستانی بخشی از قفقاز که امروزه گرجستان نامیده می شود) ایبریا

iberia

<hr> معنی : اهل شبه جزیره ایبری <hr> معانی دیگر : وابسته به ایبریا، اهل نواحی جنوب قفقاز، گرجی

معنی : اهل شبه جزیره ایبری معانی دیگر : وابسته به ایبریا، اهل نواحی جنوب قفقاز، گرجی

واژه های حرف "i" - انگلیسی به فارسی