انگلیسی به فارسی

koshare

<hr> <b>معنی</b> : پاک، حلال، تهیه شده برطبق شریعت یهود <hr> <b>معانی دیگر</b> : (در مذهب یهود) کوشر، وابسته به خوراک حلال یا گوشت حیوانی که طبق قانون یهود ذبح شده باشد، (امریکا ـ خودمانی) درست، صحیح، ستوده، بجا

معنی : پاک، حلال، تهیه شده برطبق شریعت یهود معانی دیگر : (در مذهب یهود) کوشر، وابسته به خوراک حلال یا گوشت حیوانی که طبق قانون یهود ذبح شده باشد، (امریکا ـ خودمانی) درست، صحیح، ستوده، بجا

kosher

koshered

koshering

kosimo

kosin

kosmokrator

koso

kosong

kosos

kosovo

koss

kossaean

kossean

kosteletzkya

koswite

kotal

<hr> (موسیقی) کوتو (ساز زهی ژاپنی که زه های آن از ابریشم است)

(موسیقی) کوتو (ساز زهی ژاپنی که زه های آن از ابریشم است)

koto

koto player

kotoite

<hr> سجودچینی که عبارت است ازگذاشتن پیشانی برروی زمین، پیشانی برخاک نهادن

سجودچینی که عبارت است ازگذاشتن پیشانی برروی زمین، پیشانی برخاک نهادن

kotow

kotowed

kotower

kotowers

kotowing

kotows

kottaboi

kottabos

kottigite

kotuku

kotwal

kotwalee

kotwali

kotyle

koudou

koulan

koulibiaca

koumis

koumises

<hr> کومیس، کومیز، قومیس، نوشابه اى که تاتارها ازشیرمادیان درست مى کنند

کومیس، کومیز، قومیس، نوشابه اى که تاتارها ازشیرمادیان درست مى کنند

واژه های حرف "k" - انگلیسی به فارسی