انگلیسی به فارسی

leptocephaly

leptocercal

leptochlorite

leptochrous

leptoclase

leptodactyl

leptodactylid

leptodactylid frog

leptodactylidae

<hr> (جانورشناسی) باریک انگشت (دارای انگشتان باریک و کشیده مانند برخی پرندگان)

(جانورشناسی) باریک انگشت (دارای انگشتان باریک و کشیده مانند برخی پرندگان)

leptodactylous

leptodermatous

leptodermous

leptodora

leptodoridae

leptoform

leptogenesis

<hr> کشیده( در منحنیها) روانشناسى : کشیده

کشیده( در منحنیها) روانشناسى : کشیده

leptokurtic

leptokurtosis

leptolepis

leptolinae

leptology

leptomatic

leptome

leptomedusae

leptomedusan

leptomeningeal

leptomeninges

leptomeningitis

leptomeninx

leptomonad

leptomonas

<hr> (سکه ی کوچک در یونان باستان) لپتون، (فیزیک) لپتان ( انواع فرمیون های سبک که با سایر ذرات اتمی مانند الکترون ها و نوترون ها و غیره هم کنش زیاد ندارند)

(سکه ی کوچک در یونان باستان) لپتون، (فیزیک) لپتان ( انواع فرمیون های سبک که با سایر ذرات اتمی مانند الکترون ها و نوترون ها و غیره هم کنش زیاد ندارند)

واژه های حرف "l" - انگلیسی به فارسی