انگلیسی به فارسی

lithobius

lithocarpus

lithocenosis

lithochemistry

lithochromatic

lithochromatics

lithochromatographic

lithochromatography

lithochromic

lithochromography

lithochromy

lithoclase

lithoclast

lithoclastic

lithoclasty

lithoculture

lithocyst

lithodesma

lithodialysis

lithodid

lithodidae

lithodomous

lithodomus

lithoed

lithofellic

lithofracteur

lithogenesis

lithogenesy

lithogenetic

lithogenous

lithogeny

lithoglyph

lithoglypher

lithoglyphic

lithoglyptic

lithoglyptics

<hr> معنی : چاپ سنگی، حکاکی روی سنگ، حجاری، حک کردن <hr> معانی دیگر : متن چاپ شده با چاپ سنگی

معنی : چاپ سنگی، حکاکی روی سنگ، حجاری، حک کردن معانی دیگر : متن چاپ شده با چاپ سنگی

lithograph

lithograph machine

lithographed

<hr> معنی : سنگ نگار، حجار <hr> معانی دیگر : سنگ نگار، حجار

معنی : سنگ نگار، حجار معانی دیگر : سنگ نگار، حجار

lithographer

lithographers

lithographic

lithographical

lithographing

lithographize

<hr> معنی : چاپ سنگی، حکاکی بر روی سنگ <hr> معانی دیگر : لیتوگرافی

معنی : چاپ سنگی، حکاکی بر روی سنگ معانی دیگر : لیتوگرافی

lithography

lithogravure

<hr> سنگ مانند، سنگسان، سنگوار، سنگ گونه (lithoidal هم می گویند)

سنگ مانند، سنگسان، سنگوار، سنگ گونه (lithoidal هم می گویند)

lithoid

واژه های حرف "l" - انگلیسی به فارسی