انگلیسی به فارسی

ornithography

ornithoid

ornithol

ornitholestes

ornitholite

ornitholitic

ornithologic

<hr> معنی : پرنده شناس <hr> معانی دیگر : پرنده شناس

معنی : پرنده شناس معانی دیگر : پرنده شناس

ornithologist

ornithologists

<hr> معنی : مبحی پرنده شناسی <hr> معانی دیگر : پرنده شناسی، مبحک پرنده شناسی

معنی : مبحی پرنده شناسی معانی دیگر : پرنده شناسی، مبحک پرنده شناسی

ornithology

ornithomancy

ornithomantia

ornithomantic

ornithomantist

ornithomimid

ornithomimidae

ornithomimus

ornithomorph

ornithomorphic

ornithomyzous

ornithon

ornithopappi

ornithophile

ornithophilist

ornithophilite

ornithophily

ornithophobia

ornithopod

ornithopod dinosaur

<hr> هواپیمای بال زن (هواپیمای آزمایشی که مانند پرنده بال می زد)، علوم هوایى : هواپیمایى که در ان بالها حول محورى نوسان میکنند ولى دوران نمیکنند

هواپیمای بال زن (هواپیمای آزمایشی که مانند پرنده بال می زد)، علوم هوایى : هواپیمایى که در ان بالها حول محورى نوسان میکنند ولى دوران نمیکنند

ornithopter

ornithoptera

ornithopteris

ornithorhynchidae

ornithorhynchous

ornithorhynchus

ornithosaur

ornithosauria

ornithosaurian

ornithoscelida

ornithoscelidan

ornithoscopic

ornithoscopist

ornithoscopy

<hr> (پزشکی - انواع بیماری های ویروسی که توسط پرندگان سرایت می کند) مرغ آورد، اورنیتوز

(پزشکی - انواع بیماری های ویروسی که توسط پرندگان سرایت می کند) مرغ آورد، اورنیتوز

واژه های حرف "o" - انگلیسی به فارسی