انگلیسی به فارسی

white lightning

white lily

<hr> خط سفیدی که برای تمایز و تشخیص بکار رود، مثل خطوط سفید وسط خیابانها

خط سفیدی که برای تمایز و تشخیص بکار رود، مثل خطوط سفید وسط خیابانها

white line

white lotus

white lupine

white maire

white mallee

white mallow

white man

white man's burden

white mangrove

white marlin

white matsutake

white matter

<hr> گوشت سفید (گوشت مرغ و ماهی و بخش های کم چربی گوشت خوک و گوساله)، کره، لبنیات

گوشت سفید (گوشت مرغ و ماهی و بخش های کم چربی گوشت خوک و گوساله)، کره، لبنیات

white meat

white melilot

<hr> فلز سفید (انواع فلزات نقره فام و معمولا دارای سرب یا قلع)

فلز سفید (انواع فلزات نقره فام و معمولا دارای سرب یا قلع)

white metal

white milkweed

white mountains

white mulberry

white mullein

white mullet

white mustard

<hr> (یکی از دو شاخه ی رود نیل) نیل سفید

(یکی از دو شاخه ی رود نیل) نیل سفید

white nile

<hr> (صدایی که دارای همه ی بسامدهای شنودپذیر توسط انسان است) صدای چند بسامدی

(صدایی که دارای همه ی بسامدهای شنودپذیر توسط انسان است) صدای چند بسامدی

white noise

white oak

white onion sauce

white out

white pages

<hr> گزارش رسمی دولتی، گزارش هیئت دولت، نامه سفید، کتاب سفید

گزارش رسمی دولتی، گزارش هیئت دولت، نامه سفید، کتاب سفید

white paper

white pelican

white pepper

white perch

white pine

white pine blister rust

<hr> معنی : سل ریوی، سل ریه <hr> معانی دیگر : (پزشکی) سل، طب سل ریه

معنی : سل ریوی، سل ریه معانی دیگر : (پزشکی) سل، طب سل ریه

white plague

white plains

<hr> معنی : خدنگ <hr> معانی دیگر : (گیاه شناسی)، سپیدار، کبوده (populus alba)

معنی : خدنگ معانی دیگر : (گیاه شناسی)، سپیدار، کبوده (populus alba)

واژه های حرف "w" - انگلیسی به فارسی