حاس

حاسب طبری

حاسی

حاسی الرمل

حاسی بحبح

حاسی بن عبدالله

حاسی بن عقبه

حاسی بونیف

حاسی خلیفه

حاسی دحو

حاسی دلاعه

حاسی زهانه

حاسی عش

حاسی غله

حاسی فحل

حاسی فدول

حاسی قاره

حاسی مسعود

حاسی مفسوخ

حاسی مماش

حاسین بزرگ

حاسین کوچک

حاشی اباد

<hr> مترادف حاشیه : دامن، طراز، فراویز، طرف، گوشه، کرانه، کنار، کناره، لب، لبه، مرز، هامش ، تعلیقه، شرح، پانویس، پانوشت، توضیح، حاشیت، اطرافیان، وابستگان <hr> متضاد حاشیه : متن <hr> برابر پارسی : کرانه، پهلو، پیرامون، دامنه، کناره

مترادف حاشیه : دامن، طراز، فراویز، طرف، گوشه، کرانه، کنار، کناره، لب، لبه، مرز، هامش ، تعلیقه، شرح، پانویس، پانوشت، توضیح، حاشیت، اطرافیان، وابستگان متضاد حاشیه : متن برابر پارسی : کرانه، پهلو، پیرامون، دامنه، کناره

حاشیه

حاشیه اقیانوس ارام

حاشیه اقیانوس ارام طغیان

حاشیه باریک

حاشیه دنده ای

حاشیه رود

حاشیه زن

حاشیه زینتی

حاشیه سازی

حاشیه سود

حاشیه سود عملیاتی

حاشیه فاز

حاشیه قاره ای

حاشیه موئینه

حاشیه نافعال

حاشیه نشینی در ایران

حاشیه نویز

حاشیه نویسی اسنیپ

حاشیه نگاری

حاشیه چین دار

حاصبیا

<hr> مترادف حاصل : بازده، برآیند، ثمر، ثمره، راندمان، عملکرد، ماحصل، محصول، مولود، نتیجه، بار، برداشت، میوه، بهره، سود، درآمد، فایده، نفع ، خلاصه، مختصر، القصه <hr> متضاد حاصل : ضرر، زیان <hr> برابر پارسی : فرآورده، برداشت، بهره، دستامد، دستاور، دستاورد، ساخته، سازه

مترادف حاصل : بازده، برآیند، ثمر، ثمره، راندمان، عملکرد، ماحصل، محصول، مولود، نتیجه، بار، برداشت، میوه، بهره، سود، درآمد، فایده، نفع ، خلاصه، مختصر، القصه متضاد حاصل : ضرر، زیان برابر پارسی : فرآورده، برداشت، بهره، دستامد، دستاور، دستاورد، ساخته، سازه

واژه های حرف "ح" - دانشنامه عمومی