قحطی نیشابور 401

قحطی یمن

قحنه

قحنه سیخک

قحیفه

قد اب

قد انسان

قد و قامت

قداره

قداره کشتار

قداری

قدامه بن جعفر

قدبا

قدح بالا

قدح مریم جاوه ای

قدح پایین

<hr> مترادف قدر : اندازه، ارزش، بها، قیمت، ارج، بزرگی، بلندی، مقام | تقدیر، سرنوشت، قضا، حکم، فرمان، توانا، قادر، قدرتمند، مقتدر، توان، زور <hr> برابر پارسی : اندازه، اندازه چیزی، توانایی، ارج، گونه

مترادف قدر : اندازه، ارزش، بها، قیمت، ارج، بزرگی، بلندی، مقام | تقدیر، سرنوشت، قضا، حکم، فرمان، توانا، قادر، قدرتمند، مقتدر، توان، زور برابر پارسی : اندازه، اندازه چیزی، توانایی، ارج، گونه

قدر

قدر 110

قدر تابش سنجی

قدر ظاهری

قدر متیقن

قدر مطلق

قدر نسبت

<hr> مترادف قدرت : توان، زور، قوت، قوه، نیرو، استطاعت، تاب، توانایی، طاقت، وسع، زبردستی، مقاومت، نیرومندی، هنگ، یارا، استیلا، اقتدار، تسلط، سلطه، تاثیر، نفوذ، انرژی، عظمت، کبریا <hr> متضاد قدرت : ضعف <hr> برابر پارسی : نیرو، تاب، توان، توانایی، زور، یارایی، فرمانروایی

مترادف قدرت : توان، زور، قوت، قوه، نیرو، استطاعت، تاب، توانایی، طاقت، وسع، زبردستی، مقاومت، نیرومندی، هنگ، یارا، استیلا، اقتدار، تسلط، سلطه، تاثیر، نفوذ، انرژی، عظمت، کبریا متضاد قدرت : ضعف برابر پارسی : نیرو، تاب، توان، توانایی، زور، یارایی، فرمانروایی

قدرت

قدرت اباد

قدرت اباد بالا

قدرت اباد پود چاه

قدرت اتش

قدرت اتش اژدها

قدرت اثر

قدرت اسید

قدرت السلطنه

قدرت الله احسانی

قدرت الله انتظامی

قدرت الله ایزدی

قدرت الله ایمانی

قدرت الله بزرگی

قدرت الله ذاکری

قدرت الله ذکی

قدرت الله سهاک

قدرت الله شریفی ترکی

قدرت الله صلح میرزایی

قدرت الله علیخانی

قدرت الله منصوری

قدرت الله نجفی

قدرت الله نظری نیا

قدرت الله نوروزی

قدرت الله کردی

دانشنامه عمومی

واژه های حرف "ق" - دانشنامه عمومی