صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "ب" - فارسی به انگلیسی
با تاخیر
با تار پوشاندن
با تاسف
با تاق ضربی پوشاندن
با تانی
با تاکسی رفتن
با تاکید ادا کردن
با تب و تاب
با تبر قطع کردن
با تجربه
با تحریر زبان ادا کردن
با تحقیر
با تحقیر انجام دادن
با تحقیر رفتار کردن
با تحقیر نگاه کردن به
با تحقیر نگریستن
با تحکم
با تخته روکوبی کردن
با تخته پوشاندن
با تخفیف
با تخیل
با تدبیر
با تراشه کیپ کردن
با تربیت
با تربیتی
با ترحم
با تردستی
با تردستی و حیله گری
با تردید
با ترس
با ترس و لرز
با ترس و لرز (عامیانه)
با ترس و لرز(عامیانه)
با ترس و نومیدی
با ترشرویی
با ترشی
با تزلزل راه رفتن
با تسلط
با تسمه بستن
با تسمه محکم کردن
با تسمه و خاموت به گاری و غیره وصل کردن
با تشریفات
با تشنج
با تعجب
با تعمق و تفکر
با تعویق
با تغییرات لازم
با تفرعن
بیشتر