صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "ب" - فارسی به انگلیسی
با تقدیم احترام (در پایان نامه های رسمی)
با تقلب بردن
با تلاش و انرژی
با تلاطم
با تلگراف فرستادن
با تماشا
با تمام وجود
با تمسخر
با تمسخر نگاه کردن به
با تملق
با تمیز
با تنبلی
با تنبلی و آهستگی حرکت کردن
با تندخویی
با تندی
با تندیس مزین کردن
با تندیس نشان دادن
با تنه زدن جلو رفتن
با تنگ محکم کردن
با تنگدستی
با تهدید حرف زدن
با تهدید وادار کردن (عامیانه)
با تهیدستی
با تواضع
با توجه
با توجه به
با توجه به اینکه
با توجه و دقت
با تور گرفتن
با توقع
با توپ بر سر چوگان زن زدن (بیس بال)
با تپ راندن
با تک پا زدن
با تکان
با تکان به چیزی خوردن
با تکاپو
با تکیه ادا کردن
با تیر سرآزاد استوار کردن
با تیزی
با جان و دل پذیرفتن
با جان کندن
با جاه نمایی
با جبین درهم
با جد و جهت
با جد و جهد
با جدیت
با جذابیت
با جرئت
بیشتر