صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "ب" - فارسی به انگلیسی
با حماقت
با حنا رنگ کردن
با حواس پرتی
با حیرت
با خامدستی
با خامه پختن
با خانواده
با خاک علف دار پوشاندن
با خاک یکسان سازی
با خاک یکسان کردن
با خاکبردار برداشتن
با خاکبردار کندن
با خبر کردن
با خجستگی
با خدا
با خرده نان برشته و پنیر (خوراک پزی)
با خرسندی (قدیمی)
با خرمدلی
با خرناس
با خزان (گیاه شناسی)
با خست
با خستگی
با خشم
با خشم نگریستن
با خشم و شتاب انجام دادن
با خشوع و خضوع
با خشونت
با خشونت رفتار کردن
با خشونت رفتار کردن با
با خشکی
با خصومت
با خط بد نوشتن
با خط های جدید خط انداختن
با خل وضعی
با خلاقیت
با خلوص
با خلوص نیت
با خنده
با خنده رویی
با خواب آلودگی
با خواب آلودی
با خواب آلودی و بی هدفی عمل کردن
با خوابآلودی
با خواری
با خود حرف زدن
با خودخوری
با خودداری نقش بازی کردن (ایفای نقش)
با خودسری
بیشتر