صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "ب" - فارسی به انگلیسی
با وقار کردن
با وقار گام برداشتن
با ولخرجی
با ولع
با ولع خوردن
با ویژگی های فردی
با پا زدن
با پارچه پوشاندن
با پاشنه راندن
با پاشنه پا زدن
با پاشنه پا فشردن
با پافشاری
با پالس راندن
با پانهش
با پاهای از هم گشاده
با پاهای باز ایستادن روی
با پاهای باز نشستن روی
با پاکی
با پای خشک (قدیمی)
با پای پتی
با پر آراستن
با پر حرفی
با پر رویی
با پر مشغلگی
با پرحرفی
با پرخوری
با پرده آذین کردن
با پررویی
با پرطاقتی
با پرهیزکاری
با پروا
با پرچم آراستن
با پس دست (ضربه)
با پس دست (ورزش)
با پس راکت (ضربه)
با پست فرستادن
با پست فطرتی
با پست هوایی فرستادن
با پستی
با پشت دست زدن
با پشت راکت (ورزش)
با پشت راکت توپ را زدن (تنیس و غیره)
با پشتکار
با پشیمانی
با پلاستیک پوشاندن
با پنجه پا راندن
با پنجه پا زدن
با پوزه درآوردن
بیشتر