صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "ب" - فارسی به انگلیسی
با کابل بستن
با کاتتر عمل کردن
با کار زیاد
با کاردانی
با کاری پختن
با کاستی
با کاغذ دیواری پوشاندن
با کاغذ پوشاندن
با کامیون تحویل دادن
با کامیون حمل کردن
با کبکبه و دبدبه
با کت اسکن کارکردن
با کثافت
با کرخ شدگی
با کسر
با کسی طرف شدن
با کسی مثل کودک رفتار کردن
با کشت و کشتار
با کشتی حمل کردن
با کشش
با کف صابون پوشاندن
با کف صابون پوشیده شدن
با کف پوش پوشاندن
با کفایت
با کفش خشک (قدیمی)
با کفپوش پوشاندن
با کلسیمین سفید پوشاندن
با کلسیمین سفید کردن
با کلمات بازی کردن
با کله
با کله خری
با کله شقی
با کلیشه داگر چاپ کردن
با کم بازدهی
با کم جرئتی
با کم حرفی
با کمال
با کمال (زن)
با کمال آمادگی
با کمال تاسف
با کمال درستی
با کمال سرگرمی
با کمال میل
با کمال میل (عامیانه)
با کمال میل پذیرفتن
با کمال وضوح
با کمرویی
با کمند گرفتن
بیشتر