صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "ت" - فارسی به انگلیسی
تشدید ناگهانی جریان (برق)
تشدید کار و گرفتاری
تشدید کردن
تشدید کردن (مجازی)
تشدید کردن اثر چیزی
تشدید کردن جنگ و آتش سوزی
تشدید کننده
تشدیدگر
تشر
تشر زدن
تشر زدن ناگهانی و با شور و حرارت
تشر زن
تشرآمیز
تشرزن (عامیانه)
تشرف
تشری
تشری بودن
تشریح
تشریح جسد (پزشکی)
تشریح کردن
تشریح کردن (پزشکی)
تشریح کننده جاندار زنده
تشریحی
تشریف
تشریف اوردن
تشریف بردن
تشریف داشتن
تشریف فرما شدن
تشریفات
تشریفات وابسته به نشانهای اشرافی
تشریفات گرا
تشریفاتی
تشرین
تشرین اول
تشریک مساعی
تشریک مساعی کردن
تشزین ثانی
تشعشع
تشعشع (فیزیک هسته ای)
تشعشعی
تشفی
تشفی خاطر
تشمس
تشمع
تشمع (پزشکی)
تشنج
تشنج (پزشکی)
تشنج آبستنی
بیشتر