صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "ت" - فارسی به انگلیسی
تحت حفاظت گرفتن
تحت حکومت درآوردنی
تحت سرپرستی
تحت سرپرستی ...
تحت سرپرستی بین المللی قرار دادن
تحت سرپرستی مطران (مراسم کلیسا)
تحت سلطه درآوردن
تحت شرایط مذکور
تحت طبع
تحت عنوان
تحت فرمان داشتن
تحت فشار قرار دادن
تحت فشار قرار دادن (اهرم وار)
تحت فشار قرار دادن (با التماس و درخواست)
تحت فشار هوا
تحت فشار گذاشتن
تحت قاعده در آمدن
تحت قاعده در آوردن
تحت قاعده در اوردن
تحت قید چیزی
تحت قیمومت
تحت قیمومت (کشور)
تحت لوای فدراسیون درآوردن
تحت مراقبت قرار دادن
تحت نظارت
تحت نظارت مدیر تصفیه بودن (امور ورشکستگان)
تحت نظام درآوردن
تحت نظر قراردهی (توسط پلیس)
تحت نظر گرفتن
تحت نظر گرفتن (خودمانی)
تحت نظر گرفتن (عامیانه)
تحت نظر گیری
تحت پیگرد قرار دادن (حقوق)
تحت کنترل
تحت کنترل ابزار راهنمایی (هوانوردی)
تحت کنترل در آوردن
تحت کنترل دراوردن
تحتانی
تحتانی ترین
تحجر
تحجیر
تحدب
تحدید
تحدید حدود کردن
تحدید کردن
تحدیدی
تحذیر
تحرک
بیشتر