صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "ت" - فارسی به انگلیسی
تسکین دادن
تسکین دادن اعصاب
تسکین دادن با جنباندن
تسکین دادن با لالایی خواندن
تسکین دادن درد
تسکین دادن معده
تسکین دهنده
تسکین ناپذیر
تسکین ناپذیر (نادر)
تسکین نیافته
تسکین یافتن
تشابه
تشابه داشتن
تشابهی
تشبث
تشبث کردن
تشبثات
تشبیه
تشبیه (ادبیات)
تشبیه کردن
تشت
تشت رختشویی
تشت سنگ شویی (معدن طلا)
تشت ظرفشویی
تشت مانند
تشتت
تشتک
تشتک روی چیزی قرار دادن
تشتک چوبی
تشجیع
تشجیع کردن
تشخص
تشخص (خودمانی)
تشخص (عامیانه)
تشخص زدایی کردن
تشخیص
تشخیص بیماری (پزشکی)
تشخیص دادن
تشخیص دادن از هم
تشخیص دادن بیماری (پزشکی)
تشخیص داده شدن (پزشکی)
تشخیص ناپذیر
تشخیصی
تشدد
تشدد کردن
تشدید
تشدید شدن
تشدید شده
بیشتر