صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "ز" - فارسی به انگلیسی
زرمان شناسی
زرنا
زرند
زرنشان
زرنگ
زرنگ (خودمانی)
زرنگ (عامیانه)
زرنگ تر بودن
زرنگ شدن
زرنگ و شیطان
زرنگ و محتاط
زرنگ و کنایه آمیز
زرنگ و کنایهآمیز
زرنگ کردن
زرنگار
زرنگار کردن
زرنگانه
زرنگی
زرنگی (خودمانی)
زرنگی (عامیانه)
زرنگی و مرد رندی
زرنگی کردن
زرنیخ
زرنیخ (شیمی)
زرنیخ قرمز
زرنیخ(شیمی)
زره
زره بازو
زره باف
زره بالاتنه
زره دار
زره ران
زره زنجیری
زره زنجیری (قرون وسطی)
زره ساعد
زره ساق
زره سر
زره سر تا پا
زره سینه
زره سینه و پشت
زره پا از مچ تا زانو
زره پوش
زرهپوش
زرهی
زرهی شدن
زرهی کردن
زرورق
زرورق بدل
بیشتر