صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "ز" - فارسی به انگلیسی
زمستانی کردن
زمهریر
زمین
زمین (قدیمی)
زمین - ایستور
زمین - ساکن
زمین آرایی
زمین آرایی کردن
زمین اجاره ای
زمین اجاره کردن (کشاورز)
زمین اربابی
زمین اسبدوانی
زمین اسکیتینگ
زمین باریک
زمین باریک (جغرافی)
زمین بازی
زمین بازی (بیس بال)
زمین بازی (تنیس)
زمین بازی کردن
زمین بایر
زمین بزرگ کشاورزی با کاخ اربابی و برخی حقوق فئودال
زمین بلند
زمین بلند و بی درخت
زمین به زمین (موشک)
زمین به هوا (موشک)
زمین بهگری
زمین بوس
زمین بوسیدن
زمین بی آب و علف
زمین بی صاحب
زمین تخت و مرتفع
زمین تراز شده و راه سازی
زمین خراش
زمین خوردن
زمین دار
زمین داران عمده
زمین داری
زمین دایر
زمین را از تنه و ریشه گیاهان پاک کردن
زمین را کندن
زمین رسوبی
زمین زدن
زمین زراعی
زمین زی
زمین زیر کشت
زمین ساب (مستخدم)
زمین ساحلی دستخوش جزر و مد
زمین ساخت صفحه ای
بیشتر