صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "ز" - فارسی به انگلیسی
زن عمو (عامیانه)
زن فرماندار ایالت
زن قحبه
زن قحبگی
زن قرتی (خودمانی)
زن قرتی (عامیانه)
زن مارکی
زن مانند
زن مانند شدن
زن مانند کردن
زن مجرد
زن مجرد (عامیانه)
زن مرد مانند
زن مرده
زن مطلقه
زن منش
زن مو نقره ای
زن نما (مرد)
زن نواز
زن ها (عامیانه)
زن هراسی
زن هراسی (روان شناسی)
زن هرزه
زن هرزه (خودمانی)
زن هرزه (عامیانه)
زن هوس انگیز (عامیانه)
زن و بچه
زن و بچه (نادر)
زن و بچه دار
زن و بچه دوست
زن و شوهر
زن و شوهر سالخورده و عاشق یکدیگر
زن و شوهری
زن وار
زن وار (مرد)
زن واره
زن پادشاه
زن پاره
زن پدر
زن پر شهرت و با نفوذ
زن پرست
زن پزشکی (پزشکی)
زن پسر
زن گرفتن
زن گرفتن (قدیمی)
زن گریز
زن گریزانه
زن گریزی
بیشتر