صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "ز" - فارسی به انگلیسی
زیر بنا (نجاری و بنایی)
زیر بنایی
زیر تاز (جریان آب یا هوا)
زیر ترین
زیر تیره (رده بندی جانوران و گیاهان)
زیر جامه
زیر جامه زنانه
زیر جلی
زیر جلی (امور غیر قانونی)
زیر جلی همکاری کردن
زیر جمع
زیر حد معمول
زیر حرف خودزن
زیر خانواده (زبانشناسی)
زیر خاک
زیر خاک (کشاورزی)
زیر خاکستر سوختن
زیر خنده زدن
زیر داستان
زیر دامنی
زیر دری
زیر دست
زیر دست نوازی
زیر دسته (ریاضی)
زیر دستی
زیر رده
زیر رست در بیشه و جنگل
زیر روال (کامپیوتر)
زیر زمین
زیر زمینی
زیر سئوال نبردنی
زیر ساخت
زیر ساز
زیر سازگان
زیر سازگی
زیر سازی
زیر سبیلی در کردن
زیر سبیلی رد کردن
زیر ستون
زیر سلطه آوری
زیر سلطه خود درآوردن
زیر سن قانونی
زیر سوال بردن
زیر سوپاپ
زیر سوپاپی
زیر سوی
زیر سیزده سال (بچه)
زیر شاخه
بیشتر