صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "ش" - فارسی به انگلیسی
شرکت کننده در مسابقه یک میلی (ورزش های دو و میدانی)
شرکت کننده در نمایشگاه
شرکت کننده در ورزش های ده گانه
شرکت کننده در پیک نیک
شرکت کنندگان در جلسه ی خصوصی رهبران برای تعیین نامزدهای انتخاباتی
شرکت کنندگان در مسابقه
شرکت گاز
شرکتی
شری
شری (شراب اسپانیولی)
شریان
شریان (کالبدشناسی)
شریان بند
شریان بند (جراحی و پزشکی)
شریان سبات
شریانچه
شریانچه (کالبدشناسی)
شریانی
شریدن
شریر
شریرانه
شریعت
شریعت (مذهب)
شریعت گذار
شریعتمدار
شریف
شریک
شریک (خودمانی)
شریک (عامیانه)
شریک ارث
شریک ارث (حقوق)
شریک ازدواج
شریک الارث
شریک الملک
شریک بودن
شریک جرم
شریک جرم بودن
شریک جرم کسی شدن
شریک دزد
شریک دزد و رفیق قافله
شریک زندگی
شریک شدن
شریک شدن در
شریک شیطان
شریک غیر فعال که در سرمایه گذاری شرکت دارد ولی نه در مدیریت
شریک فروشنده در مزایده و حراج و شیادی
شریک کردن
شست
بیشتر