صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "ق" - فارسی به انگلیسی
قابل جریمه
قابل جوش دادن
قابل جوش دادن به هم
قابل حصول
قابل حل
قابل حمل
قابل حمل و نقل
قابل حمل و نقل بودن
قابل خرج
قابل خرید از دلال و نه از طریق بورس سهام
قابل خواندن بودن
قابل خوردن
قابل دادوستد
قابل دخول
قابل در آغوش گیری
قابل درک
قابل دسترسی
قابل دفاع
قابل دید فقط با تلسکوپ
قابل ذکر
قابل ذکر در اخبار
قابل رجوع
قابل ردیابی
قابل رعایت
قابل روکش کردن
قابل رویت
قابل زرع
قابل زندگی
قابل ستایش
قابل سرایت
قابل سکنی
قابل سکونت
قابل شرب
قابل شستشو
قابل شستن
قابل شناسایی
قابل شنیدن
قابل صرف وقت
قابل طبقه بندی
قابل طرح در دادگاه
قابل طعن و لعن
قابل عبور
قابل عرضه
قابل عزل
قابل عفو
قابل علاج
قابل عمل جراحی
قابل فروش
بیشتر