صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "ق" - فارسی به انگلیسی
قبض کردن
قبضه
قبضه شمشیر و چاقو
قبضه کردن
قبضه کردن سهام
قبضه کردن کالا
قبطی
قبل
قبل از
قبل از (شعر قدیم)
قبل از آن زمان
قبل از ازدواج
قبل از ظهر
قبل از موعد پرداخت کردن
قبل از موقع
قبل از هرچیز دیگر
قبل ازاین
قبل ازوقت
قبل منقل
قبلا
قبلتین
قبله
قبله حاجت
قبله نما
قبله ٔ حاجت
قبله گاه
قبلی
قبلی از نظر زمان
قبلی از نظرترتیب
قبه
قبه دار
قبه دار (ساختمان)
قبه در انتهای دسته شمشیر و دشنه
قبه پشتبند (معماری)
قبوض
قبول
قبول دارم
قبول داشتن
قبول شدن
قبول شدن در امتحان
قبول شده
قبول نکردن
قبول کردن
قبول کردن (خودمانی)
قبول کردن (عامیانه)
قبول کردن اتهام خود
قبول کردن در امتحان
قبول کردن چک بانک و سند
بیشتر