صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "ق" - فارسی به انگلیسی
قبول کننده
قبولاندن
قبولاندن با زرنگی
قبولاندن یواشکی
قبولدارشدن
قبولی
قبولی نوشتن
قبیح
قبیح خواندن
قبیح زشت
قبیحانه
قبیحه
قبیل
قبیله
قبیله ای
قبیله زدایی
قبیله زدایی شدن
قبیله زدایی کردن
قبیله نشین
قبیله گرایی
قتال
قتال کشنده
قتل
قتل (مشهدی)
قتل سلطان
قتل عام
قتل عام کردن
قتل عمد
قتل عمد کردن
قتل عمدی
قتل غیرعمد
قتل غیرعمد (حقوق)
قتل غیرعمدی
قتل فجیع
قتل نفس
قتل گاه
قتلگاه
قتلگاه (مجازی)
قجر
قحبه
قحبگی
قحط
قحط زده
قحط سال
قحطی
قحطی زده
قد
قد بلند
بیشتر