صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "ق" - فارسی به انگلیسی
قرار دادن در جاکاغذی
قرار دادن در جعبه
قرار دادن در جهت باد (کشتیرانی)
قرار دادن در خانک
قرار دادن در ردیف (عامیانه)
قرار دادن در زمین
قرار دادن در محل بخصوص
قرار دادن در معرض نور (عکاسی)
قرار دادن در معرض چیزی
قرار دادن در پوشینه
قرار دادن در کپسول
قرار دادن در کیسه (زیست شناسی)
قرار دادن در گهواره
قرار دادن زیاد فیلم در معرض نور
قرار دادن لایه های گوشت خوک لابلای گوشت مرغ (خوراک پزی)
قرار دادن محکم در جایی
قرار دادن پیه خوک لابلای گوشت مرغ (خوراک پزی)
قرار دادن گوی روی تی
قرار دادی
قرار داشتن
قرار داشتن به صورت افقی
قرار داشتن به صورت خوابیده
قرار داشتن در جای باصفا
قرار داشتن در جای دنج
قرار داشتن در جای محفوظ
قرار دهنده
قرار دهی
قرار دیدار
قرار زندان صادر کردن
قرار فروش سهام
قرار فروش کالا
قرار مجدد
قرار محکومیت صادر کردن
قرار ملاقات
قرار و مدار
قرار و مدار (عامیانه)
قرار چهارنفره دو پسر با دو دختر
قرار گاه
قرار گاه دیدبانی (ارتش)
قرار گذاشتن
قرار گرفتن
قرار گرفتن جلو دوربین
قرار گرفتن در تخمدان (زیست شناسی)
قرار گرفتن در جهت باد (کشتیرانی)
قرار گرفتن در مقابل چیزی دیگر
قرار گرفتن در کیسه (زیست شناسی)
قرار گرفتن روی
قرار گرفتن پرنده
بیشتر