صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "ق" - فارسی به انگلیسی
قلب (عامیانه)
قلب الاسد
قلب العقرب
قلب شناسی
قلب شناسی (پزشکی)
قلب ماهیت
قلب ماهیت کردن
قلب نگار
قلب نگاره (پزشکی)
قلب هدف
قلب کردن
قلب کشور
قلبا
قلبه
قلبگاه
قلبی
قلبی - ششی (پزشکی)
قلبی-رگی (پزشکی)
قلت
قلتاق
قلتبان
قلدر
قلدر (عامیانه)
قلدرانه
قلدری
قلدری کردن
قلزم
قلع
قلع (شیمی)
قلع اندود کردن
قلع ساز
قلع و قمع کردن
قلع وقمع کردن
قلعآور
قلعه
قلعه ( شطرنج)
قلعه (شطرنج)
قلعه بان
قلعه رفتن
قلعه ساخته شده در جای مرتفع
قلعه نشین
قلعی
قلفه
قلفه (کالبدشناسی)
قلق
قلق چیزی را دانستن
قلقل
قلقل زدن
بیشتر