فارسی به انگلیسی

<hr> مترادف ننگ اور : ( ننگ آور ) بدنام، رسوا، روسیاه، شرم آور، مفتضح <hr> متضاد ننگ اور : ( ننگ آور ) افتخارآفرین

مترادف ننگ اور : ( ننگ آور ) بدنام، رسوا، روسیاه، شرم آور، مفتضح متضاد ننگ اور : ( ننگ آور ) افتخارآفرین

ننگ اور

ننگ به بار آوردن

<hr> مترادف ننگین : بدنام، رسوا، روسیاه، زشت، شرم آور، فضاحت بار، فضیح، قبیح، مفتضح

مترادف ننگین : بدنام، رسوا، روسیاه، زشت، شرم آور، فضاحت بار، فضیح، قبیح، مفتضح

ننگین

ننگین کردن

ننگین کردن (مجازی)

ننگینی

<hr> مترادف نه : خیر، لا، نی <hr> متضاد نه : آری، بلی

مترادف نه : خیر، لا، نی متضاد نه : آری، بلی

نه

نه !

نه (خودمانی)

نه (عامیانه)

نه (محلی)

نه -

نه اخلاقی و نه غیر اخلاقی

نه ایستاد

نه این و نه آن

نه اینکه

نه بابا

نه بد نه خوب

نه بدهکار نه بستانکار

نه بدهکار نه طلبکار

نه تا

نه خوب نه بد

نه خیر

نه خیر (خودمانی)

نه خیر (عامیانه)

نه خیلی گران

نه در شمارش عدد

نه سرد نه گرم

نه سفید نه سیاه

نه شبانه و نه روزانه در ساعات کار

نه ضلعی

نه عدد

نه مرد نه زن

نه نه

نه هم

نه چندان

نه کم (عامیانه)

نه گویی

نه! (ندا به نشان شک یا شگفتی یا تنفر)

نه...نه

نه؟

نه؟(1)

<hr> مترادف نهاد : اداره، بنیاد، سازمان، موسسه، اساس، پایه، آفرینش، خلقت، فطرت، طینت، جبلت، جوهره، خمیره، باطن، درون، ذات، ضمیر، سرشت، طبع، طبیعت، عریکه، غریزه، مزاج، سجیه، سیرت، منش، رسم، سنت، وضع، هیئت، ترتیب، قرار، قرارداد، مواضعه، ادا، پرداخت، تادیه، گزارش

مترادف نهاد : اداره، بنیاد، سازمان، موسسه، اساس، پایه، آفرینش، خلقت، فطرت، طینت، جبلت، جوهره، خمیره، باطن، درون، ذات، ضمیر، سرشت، طبع، طبیعت، عریکه، غریزه، مزاج، سجیه، سیرت، منش، رسم، سنت، وضع، هیئت، ترتیب، قرار، قرارداد، مواضعه، ادا، پرداخت، تادیه، گزارش

واژه های حرف "ن" - فارسی به انگلیسی