صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "گ" - فارسی به انگلیسی
گرفت
گرفتار
گرفتار بدهی
گرفتار توفان
گرفتار ساز
گرفتار سازی
گرفتار شدن
گرفتار عذاب وجدان
گرفتار عشق او
گرفتار فقر و فاقه
گرفتار کار
گرفتار کردن
گرفتار کردن به طور کامل
گرفتار کردن در تور
گرفتار کردن قرض و ادعا
گرفتاری
گرفتاری (خودمانی)
گرفتاری (عامیانه)
گرفتاری زندگی
گرفتاری شدید
گرفتاری عظیم
گرفتن
گرفتن (در مورد آتش و زغال)
گرفتن (عامیانه)
گرفتن (قلمه یا پیوند یا آتش و غیره)
گرفتن (مجرا را)
گرفتن آب میوه
گرفتن از
گرفتن از حساب
گرفتن انگشت به طرف کسی
گرفتن با دست
گرفتن با زحمت
گرفتن با زور
گرفتن با قشون و جنگ
گرفتن با مهارت
گرفتن با پا
گرفتن با چنگ
گرفتن با چنگال
گرفتن به زور
گرفتن به زور (عامیانه)
گرفتن به صحبت
گرفتن به محکمی
گرفتن به چیزی
گرفتن بیماری
گرفتن بینی
گرفتن تلفن
گرفتن توپ با دستکش ویژه
گرفتن توپ در آغاز مسابقه
بیشتر